یه بار رفتم عکس فکم رو بگیرم اقاهه یه ساعت سرم رو تو دستگاه تنظیم کرد یه چیزی هم گذاشت تو دهنم گفت گاز بگیر بعد که خواست از اتاق بیرون بره برگشت گفت سرت رو اصلا تکون ندیا منم که نمی تونستم حرف بزنم سرم رو به نشانه ی تایید تکون دادم
آقاهه از عصبانیت سرخ شده بود دوباره اومد سرم رو تنظیم کرد تو دستگاه