من الان تو مرز طلاقم متاسفانه!می دونی من ی ضعف بزرگ داشتم ک فکر می کردم حتما باید صادقانه حرفم رو بزنم و طرفم هم باور کنه.مظلوم نمایی و از این حرفا رو اشتباه می دونستم و فکر می کردم دارم سر شوهرم رو کلاه میزارم.اما اونا شیوه شون گریه و زاری و مظلوم نمایی هست و موفقن!
ن عشقم. میگم وقتی اسی داره از بدبختی هاش میگ نباید بقیه وسط حرفش تلاش کنن ثابت کنن ک از اسی بدبخت ترن.مثلا اسی میگ تو صورتم تف انداختن هنوز حرفش تموم نشده یکی میگ تو صورت من ک اسید پاشیدن یکی دیگ میگ تو صورت من مذاب پاشیدن....میگم ینی باید حرف اسی تموم شه بعد بقیه بیان یگن اره منم فلان اتفاق برام افتاده
یکی منو لایک کنه میخوام بعدا بیام بخونم مرسی
مادر شوهر من یه روز پشت سرم بهم توهین کرد که انگاری آب داغ ریختن رو سرم......شوهرم گوشیمو گرفت رفت سرکار من به پدرشوهرم گفتم که بره سرکار شوهرم ازش گوشیمو بگیره بیاره چون منو مادر همکلاسای دخترم گروه داریم کار داشتم و سوال داشتم در مورد درس دخترم....بعد مادرشوهرم میگه حتما چیزی ازش دیده که گوشیو از دستش گرفته حتما کاری کرده بهم تهمت زد واگذارش کردم به خدا هیچ وقت نمیبخشمش وقتی شنیدم خیلی ناراحت شدم
منم قسم میخورم مال من گه واقعیه
یبار که مادرشوهرت زنگ زد خطتو انتقال بده به گوشی من یک فحشایی نثارش کنم که بیاد بگه غلط کردم
این عوضیا میبینن تو ساکتی اینجوری میکنن بقرآن خونم به جوش اومد برا اینا باید عوض سلام هوی گفت عوض خدافظی س ی ک ت ی ر گفت بیشعورا
خیلی ببخشید شوهرتم اگه عرضه داره قطع رابطه کنه باهاشون
وای متنفرم از اینکه خونه نباشم و کسی بره . عزیزم به بهانه گم کردن کلید مغزی قفل و عوص کنید و اگر گفت من داشتم بگو عه نمیدونستم شما ازش کلید دارید . یا اینکا اگر درتون حفاط داره قفل اویز بزنید بهش بگید مثلا خونه دوستم دزد امده دیروز میترسم و ....
والا مادرشوهرمن پارسال خونش بودم چندتا تیکه انداخت منم بهم برخورد دیگم خونش نرفتم حتی عیدم خونش نرفتم الان۷ماه میشه.ب شوهرمم گفتم ن توبیاخونه خانوادم ن من میام.دقیقاهمینجوریم شد.مام عروسی نگرفتیم بدون عروسی اومدم سره خونه زتدگی.ننه عوضیش گفته بودتوعیدی بروبندازش بیرون شماهنوزعقدین.شوهرمم اومدحرف بزنه هرچی تودهنم بودبخودشو خانوادش گفتم.خداروشگرمیکنم ک چندماه ندیدمشون 😥😥
