من فاصله خونم با مادرم و مادربزرگم چندتا کوچست
مادربزرگم به شدت پسر دوسته تنها دخترشم مادر منه که فاصله سنیشون خیلی کمه یعنی ققط مادر بدبختمو میکوبه و ازش توقع داره فقط یه نمونه بگم تصادف کرد و پاش شکست مادرم سه ماه تمام شب و روز ازش پرستاری کرد و کارش ول کرد حتی از نظر مالی شدیدا به مشکل خوردیم و چیزی نمونده بود اخراج بشه اخرش گفت کاری نکرده برای من خواهرام بودن😐 الانم مریض شده مامانم هر سری رفته کاراش کرده ولی نمونده پیشش تا اینکه بیمارستانی شده شب اول که هیچکس نیومد شب دوم داییهام اومدن مامانممم بود تمام مدت خودشم سنش بالاست ومریضه و دستش به شدت درد میکنه گریه میکنه از درد