2733
2734
عنوان

شما ها مشکلات زناشوییتون رو به خانوادتون میگید؟

| مشاهده متن کامل بحث + 3954 بازدید | 176 پست
من اگه چشمم خون باشه دهن باز نمیکنم بخانوادم اونم این موضوع

منم اصلا تا الان نشده 

همیشه تظاهر به خوشحال بودن میکردم 

دیگه این اخریا داشتم منفجر میشدم

خودم تنهایی میرفتم مشاوره ولی فایده ای نداشت چون میکفتن همسرت باید بیاد 


فقط به من بگو چطوری روت شد بگی؟؟!!!!! 

آرههههه !!!!!!مامان من با بغض به بابام گفته حنانه ۲ ساله بچه دار نمیشه بابام همش غیر مستقیم میپرسه دکتر اینا میری؟پول لازم نداری؟؟؟؟

قشنگ آب میشممممم😰😰😰

همش جلوش دهنمو جررر میدم از خنده که خیالش راحت بشه ناراحت نیستم.

ذهن مامان باباهاتون و درگیر نکنید گناه دارن به خدا  

شب تاریک و سنگستان و مو مستقدح از دست مو افتاد و نشکستنگهدارنده‌ اش نیکو نگهداشتو گرنه صد قدح نفتاده بشکست😊😊😊

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اوهوم منم ی بار شدید دعوا کردیم رفتم مشکلاتمو گفتم یکم اخلاق شوهرم بهتر شدا ولی ی حس بدی دارم چرا گف ...

منم شوهرم اصلا راضی نمیشد بیاد دکتر 

با پررویی تمام میکفت من اینجوری راحتم و تازه میکفت تو مشکل داری ،زندگی که همش مسایل جنسی نیست. 

بخدا حتی یه نوازش ساده رو هم ازم دریغ میکرد.

اخه منم ادمم چقدر فشار رو تحمل کنم 

چقدر بریزم توی خودم ، چقدر زجر بکشم و حسرت بخورم.

بابام بهش گفت این چه زندگیه ساختی برای دخترم باید بری دکتر اونم ترسید و قبول کرد 

2731

شوهر من ۸ماه رسما هیچکار نمیتونس بکنه من حتی خانه مامانمم کم میرفتم ک‌متوجه تغییر خلق همسرم نشه بعد تو صاف گفتی اونم ب پدرت😐عجب

هر لحظه ای که به چیزی که مردم فکر می کنن اهمیت بدی، همون قدر از خودت دور میشی…
2740
دعوانون سر چی بود 

سر همین مسایل 

همیشه منو میزاشت تحت فشار 

بهش میگفتم من الان نیاز دارم ولی بیخیال بود و میکفت حال ندارم 

هربار یچیزی رو میکرد بهانه 

حتی چند بار میکفت باهات رابطه برقرار نمیکنم تا زجر بکشی

اووووووووووه  مامانم طبقه پایین میشینه  8 ساله با همیم  نمیزارم بفهمه با هم دعوا د ...

من داداشم مشکل داشت زندگی نداشتم یا واقعا به، خواهر شوهر م کمک میکنم تو بهبود مشکلات ش،،، چرا بعصی ها خوشحال میشن؟؟ 

سر همین مسایل  همیشه منو میزاشت تحت فشار  بهش میگفتم من الان نیاز دارم ولی بیخیال ب ...

پس خويش کردی مرد پررو بگو انسان برای بر آورده شدن نیاز های عاطفی جنسی ازدواج میکته،، و گرنه لولو سز خرمن میخوام 

چقدر مثه من بودی من سال اول که گذشت و رابطه نداشتیم تو تنهایی خیلی گریه کردم اما به رو شوهر نیاوردم که حالش بدتر نشه

 نمیتونست. خودشم ناراحت بود اما حاضر نبود بره دکتر 

همش منو میفرستاد باور نمیکرد مشکل داره 

بعد یکسال بهش گفتم میخوام توافقی جداشیم چون برام قابل تحمل نیس اما بدون عاشقتم واسه همین اصلا به کسی نمیگم مشکلمون چی بود، احتمالا بعد جدایی از غصه میمیرم ولی مهم نیس اینجوری زندگی نمیکنم

هیچی خلاصه پاشد رفت پیش فوق تخصص اورولوژی به خاطر فشار عصبی بود و درمان شد

خدا خیلی واضح دیده میشه😊و خیلی معلومه که صدامو میشنوه😃کاش ادم باشم😀
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز