امروز از صبح با شوهرم دعوا کردیم تا عصر ادامه داشت اومدم خونه مامانم تلفنی دعوا ادامه داشت یکی اون بگو یکی من بگو انقدر گفتیم و گفتیم که کم اورد گفت تو یه بچه مرده گداشتی تو بغل من دیگه زبونم قاصر شد من مغرور که هیچ وقت نمیخواستم کم بیارم شکستم تمام اون مصیبتایی که کشیده بودم اومد جلو چشمام چهار سال پیش بچه ام یه هفته به زایمان تو شکمم مرد الان یه پسر ۸ ماهه دارم ولی زندگیمون تو اون ۴ سال خراب شد چون بعدشم دیگه بچه دار نشدیم و حتی ای وی افم کردیم بازم نشد
بچه ۸ ماهه چیه پس
میگفتی اس پرم خودت جون نداشت
مگه الان بچه نداری ی پسر،،چطور دیگه بچه دار نشدی؟؟
وای نقطه ضعف گفتن خیلی غیر انسانیه... حق داری
الان چجوری باردار شپی پس
من متوجه نشدم بالاخره بچه داری یا بچه دار نميشي؟
تو دعوا هردوطرف ی چی میگن طرف بسوزه ازته دل نیست ک بچه م مرده کارخداست کارتو ک نبوده
بعد 24 ساعت دعوا که بوست نمیکنه
شماها چرا تا دعواتون میشه فورا میرید پیش ننه باباهاتون که دعواتونو بیشتر کشش بدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد چهار سال دوا درمدن بعد زایمانم خدا پسرمو داد ولی تو اون ۴ سال زندگیمون جهنم شد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
