خانما من و مامانم ۴۰سال فاصله سنی داریم هیچ وقت من و ایشون همو درک نمی‌کنیم اکثرا دعوامون میشه خیلی تلاش میکنم احترام نگه دارم ولی تو همه کار هام دخالت میکنن حتی تربیت بچه هام.مثلا من بعضی غذاهای کم ارزش مثل چای یا شکلات یا بستنی رو کم به بچه هام میدم مادرم تا چشم منو دور میبینن بهشون میدن یا اصلا جرات ندارم بچه ها رو واسه کار اشتباه دعوا کنم جوری از بچه ها دفاع میکنن که دیگه از من حساب نبرن .خسته شدم کم میرم خونشون ولی با اعصاب داغون و چشم گریون بر میگردم.خواستم درد و دل کنم
ما که فاصله سنیمون کمه اوضامون بدتره .الان مادرتون چندسالشه
تفاوت سنی من و مادرمم۳۴ سال هست ولی شکر خدا خیلیییی درک میکنن و فهمیده هستن هیچوقت اعتقادات خودشون را بهم تحمیل نکردن
من با مامانم 20 سال فصله سنی دهرم دقیقا مامان منم اینطوریه
از محبت مادرتونه
ولی در کل فاصله سنی چندان موثر نیست دل جوونه ک موثره زندایی من با بچش ۳۹ سال فاصله داره ولی عین دوتا دوستن برای هم یا دیدم فاصله ۲۰ سال که مادر روحش خسته و فرسودست
من دهه هشتادیم متولد۸۰هستم بچم متولد۹۷😅🤣
ربطی به اختلاف سن نداره بر میگرده به رفتار شخصیت مادرتون که اینجوریه اختلافتون 20 سالم بود بازم همین جوری بودین احتمالا
حتی تو درس خواندن من مدل ابرو هام مدل لباس من و بچه هام در همه مورد دخالت بیجا میکنن اگه سازنده بود مهم نبود از مادر شوهر بدترن.به جاش مادر شوهرم خیلی هوای من رو دارن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
