2737
2739
عنوان

فاصله سنی مادر و فرزند

| مشاهده متن کامل بحث + 1070 بازدید | 24 پست
ای وای😧😧

رفتم آرایشگری یاد بگیرم روزی ۳ساعت بود دخترم ۵ساله بود و همه کارای شخصیشو خودش میکرد مادرم گفت بذارش پیش من دائم میگفتن اصلا اذیتم نمیکنه آرایشگاه سر کوچمون بود کلی هزینه کردم نصفه که یاد گرفتم یه دعوای درست و حسابی راه انداختن و دیگه نداشتن ادامه بدم منم چون کسیو نداشتم دخترم رو بزارم پیشش ول کردم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

ای وای😧😧

بعد از آرایشگری افسرده شدم شوهرم ثبت نام دانشگاه کرد منو تا دلم باز شه خواستیم بچه ها رو بزاریم مهد باز مادرم نذاشتن گفتن پرستار میگیرن تو خونه خودشون منم رفتم نزدیک خونشون دانشگاه یه مدت که گذشت دوباره به دعوای حسابی راه انداختن که من نرم دانشگاه ماهم بچه ها رو گذاشتیم مهد همسرم گفتن بچه های ما مادر شاد می‌خوام نه افسرده و خانمم زمانی که سرشون گرم درسه خیلی شاد هستن.مادرم هنوزم نسبت به درس من سر سنگین با این که دانشجوی اول رشتمون شدم

بعد از آرایشگری افسرده شدم شوهرم ثبت نام دانشگاه کرد منو تا دلم باز شه خواستیم بچه ها رو بزاریم مهد ...

عزیزم بهتره روابط را کم کنید با احترام درستش نیست ک اخه زندگی تون خراب بشه بخاطر عقاید مادر

شهامت میخواد سرد باشی ولی گرم بخندی...
2728
عزیزم بهتره روابط را کم کنید با احترام درستش نیست ک اخه زندگی تون خراب بشه بخاطر عقاید مادر

هفته ای دو روز اونم ۵شنبه جمعه میرم خونشون که اونم هر چند وقت یه بار با دل شکسته و چشم گریون برمیگردم

بازهم کمترش کنید بهتره اینجوری


دیشب تازه از مسافرت برگشتیم مادرم زنگ زدن سر راه بریم خونشون گفتن چای میزارن واسمون دخترم نزدیک یک ساعت بهانه می‌گرفت که گرسنه ست رسیدیم خانه مادرم رفتم غذا بکشم دخترم گریه کرد که چای میخواد منم گفتم دلت پر میشه غذا نمیتونی بخوری از صبح هم خوب غذا نخوردی الان چای نمیدن مادرم آمد اصرار که گناه داره چای بده آنقدر گفت که زر زدن دخترم تبدیل به گریه شدید شد منم خیلی ناراحت شدم دخترم رو داخل اتاق کردم گفتم تا ساکت نشدی بیرون نیا آروم که شد اومد بیرون باز تاچشمش به مادرم افتاد غر زد مادرم هم ول نمی‌کرد خلاصه جوری شد که من نصفه غذا رو ول کردم و با قهر از خونشون بیرون اومدم

دیشب تازه از مسافرت برگشتیم مادرم زنگ زدن سر راه بریم خونشون گفتن چای میزارن واسمون دخترم نزدیک یک س ...

ای بابا چی بگم اخه دلسوزی های بیجا و اشتباه

شهامت میخواد سرد باشی ولی گرم بخندی...
2740
ببخشید سر درد و دلم باز شد پر حرفی کردم ممنون از راهنمایی هاتون

ن عزیزم چ حرفیه من ک کاری نکردم فقط شنونده بودم.ببین با بچهات صحبت کن و بهشون یاد بده باید حرف شما را گوش کنند البته با ن دعوا اموزش صحیح ولی ن جوری ک از مادربزرگ شون زده بشن 

شهامت میخواد سرد باشی ولی گرم بخندی...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  10 ساعت پیش