من امروزدخترموبردم بهداشت ۲۷روزشه وزنشم خداروشکر۴.۵کیلوشده دکتربهداشت گفت وای چه دختری سفیدوبوره گف ...
بیخیال عزیزم حرف همیشه هست..
اونروزی ک من شیرم کم شد شوهرم گفت الان جز سارا کسی نمیتونه پسرمو نگ دار چون شیر میخوره بعد مادرشوهرم برگشت گفت چرا باشیر خشک میشه نگهش داشت بعد مادرم ناراحت شد گفت خدا مادرو پسر و واسه هم حفظشون کنه شیرش بده چرا شیر خشک بخوره.
استرس برای مسایلی که کنترلش از دست ما خارجه توهین به حکمت خداست دوستان عزیزم.با اضطراب و نگرانی، شیرینی این دوران رو به خودمون تلخ نکنیم.بیاین توکل کنیم به خدای بزرگمون
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
من امروزدخترموبردم بهداشت ۲۷روزشه وزنشم خداروشکر۴.۵کیلوشده دکتربهداشت گفت وای چه دختری سفیدوبوره گف ...
این خانواده شوهر کلا همه جا صاحب نطر هستن من نمیدونن برای چی....بخدا مال منم روزی نیست مادر شوهرم نیاد یه تز جدید بده حالمو خراب کنه اما سعی میکنم به روی خودم نیارم.
وای خدا کنه.....اینقدر هیجان دارم که نگو تو تاپیک وقتی میخونم که بچه ها مشکل کمبود شیر دارن اصلا بهم ...
عزیزم الان که شلی و سفتیش مهم نیست.بعد تولد بچه و مکیدن سینه هورمون پرولاکتین ترشح میشه و شیر تولید میشه
استرس برای مسایلی که کنترلش از دست ما خارجه توهین به حکمت خداست دوستان عزیزم.با اضطراب و نگرانی، شیرینی این دوران رو به خودمون تلخ نکنیم.بیاین توکل کنیم به خدای بزرگمون
استرس برای مسایلی که کنترلش از دست ما خارجه توهین به حکمت خداست دوستان عزیزم.با اضطراب و نگرانی، شیرینی این دوران رو به خودمون تلخ نکنیم.بیاین توکل کنیم به خدای بزرگمون
بعضی ها گلا حرف نزنن نمیشه دیگه منم سر این زایمانم مادرشوهرم یک دقیقه اومد بیمارستان گفت وااا ...
اخ اخ گفتی ...دیدی چقدر میسوزونن ادمو.....دوست داری اونموقع خفشون کنی.من که به شوهرم سپردم مواطب باشه مامانش یه وقت چیزی نگه تو بیمارستان حالمو بد کنه.
ای بابا خدا صبر بده چرا اینجوری میکنن اینا مادر زائو خودش کم دغدغه داره؟
خواهر من یه جیزی بگم باورت نمیشه.عربالگری دوم بود فیلمشو تو خونه داشتم میدیدم اومد یه دفعه گفت وای چقدر شبیه ما هست این بچه به خانواده پدرش کشیده معلومه اخه وامونده خود پچرو به زور میشه دید تو از کجا تشخیص دادی.....اینقدر حرص خوردم که نگو
وای خدا کنه.....اینقدر هیجان دارم که نگو تو تاپیک وقتی میخونم که بچه ها مشکل کمبود شیر دارن اصلا بهم ...
عزیزم سرسینه هاتو را با روغن زیتون کم ماساژ بده که بعداز زایمان ترک نخوره اذیت بشی البته بهداشت بهم گفت یک هفته ی آخر که البته آروم ماساژ بدی زیادیش باعث نرم وباز شدن دهانه رحم میشه
این خانواده شوهر کلا همه جا صاحب نطر هستن من نمیدونن برای چی....بخدا مال منم روزی نیست مادر شوهرم نی ...
وای من اینقدر دلم میخواست الان مادر شوهرم بود کنارمون بود آخه به رحمت خدا رفته خیلی مهربون بود الان تمام خاطراتی که موقع زایمان دختر دوم داشتم برام مرور میشه جاش خیلی خالیه
وای من اینقدر دلم میخواست الان مادر شوهرم بود کنارمون بود آخه به رحمت خدا رفته خیلی مهربون بود الان ...
خدا رحمتش کنه یه سریا واقعا فرشته هستن یه سریام که نگم برات.....انگار اینا به وجود اومدن برلی عذاب ما.من یه اخلاقی دارم از نیش و کنایه خیلی دلم میشکنه ....