شوهرم بعد مدتها دیشب رفته سرکار منو شب برد خونه مامانم ک تنها نباشم ..بعد صبح زنگزده منم اومدم خونه دیدم با گوشیش داره بازی میکنه بهش گفتم از تنبلی ی جا نمیندازی یا صبحانه نمیخوری منتظری ک من بیام اینارو انجام بدم گفتم یکسره سرت توگوشیع نه منو میبری خونه مامانم حالا ی روز رفتم پیشش یکم دیرتر بیام خونه زنگ میزنی ک بیا ..بعدش اونم شروع کرد ب دعوا کردن گفت تو ارزش محبت کردن نداری گفت زندگی کردن باتو زیر ی سقف فایده ندارع . منم گفتم صدساله سیاه ک محبت نکن ..دقیقا من باید اینارو بهش میگفتم بیشعور مفت خور یکسره تو خونس با گوشیش بازی میکنه نه میره سرکار نع دنبال خونس صاحبخانه جوابمون کرده ..منم تو این وضعیت بد باردارم و نمیدونم جوش چیو بزنم..یکسره با گوشیشه کل دعوامون بخاطر همینه هرچی میگم بزار کنار نمیزارع ...حالم ازش بهم خورد با این حرفش شما باشین چیکارمیکنید ...اون هروقت شب کارمیره اگ صبحش خونه باشم میاد ی راست میخابه ولی اگر نباشم میشینه با گوشیش ور میره بعدشم زنگ میزنع بیا صبحانه بده یا جارو بنداز خاکتوسر تنبل مفت خورش بشه ک ی جا نمیندازی مثل مرده ها رو مبل دراز میکشه
😐چه شوهری!
عادتش دادی عزیزم
الانم چرا باردار شدی؟
محلش نده مفت خوره تنبل و
چه مردایی پیدا میشن اینا ارزش ندارن وقتی اون درک نداره تو هرچقدر هم ملاحظه کنی اون سواستفاده می کنه محلش نده خودش بیاد منت کشی
هیچوقت من واسه آشتی پا پیش نگذاشتم وقتی دعوا میکنیم یکسر همینارو میگه ک حیف محبت ب تو ولی وقتی خوبیم یکسر قربون صدقه میره ...صددفعه ک قربون صدقه بره یبار حرف دلشو بزنه آدم اززندگی باهاش پشیمون میشه
خب بشین آروم باهاش حرف بزن وقتی عصبانی نیست با محبت باهاش حرف بزن بپرس دلیلش چیه بگو اگه مشکلی تو زندگیمون هست باید باهم دیگه حلش کنیم بگو الآن ما یه نی نی داریم ناراحت میشه مامان باباش باهم دعوا کننا
بهش بگو باید توزندگی پشت همدیگرو خالی نکنیم باید تکیه گاه همدیگه باشیم و اینا
نرمش کن که حرف دلشو بهت بزنه بهش بفهمون که کارش اشتباهه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
