داستان ندارو خوندم افسردگی شدید دارم هرکاری میکنم گریه ام بندنمیادنمیخوام شوهرم بفهمه همش یادبدبختی های خودم افتادم داغون شدم ازدیشب چیکار کنم فکرش ازسرم بیرون نمیره دپرس شدم فقط میتونم آهنگ گوش کنم وگریه
ندا ؟
چیشد اخرش من تا پارت ۵۴خوندم
ای بابا .... نخونین خب اصلا این پربازدیدها رو نگاه نمیکنم برو یک دوش بگیر یکم ارایش کن و بخودت برس روحیت بهتر بشه
تو که مدلت اینه کلا داستان زندگی نخون خب بنده خدا 😐بعد داستان ندا خداییش غم داشت ولی نه انقد تو رمان قتل سپندیارو بخونی چی میشی 😐
خیلی بد بود من یاد گزشتم نیوفتادم ولی خیلی گریم گرفت براشون
عزیزم سرتو با یه چیزی گرم کن
خوشبحالت اینقدر ک بیکاری😀
من اصلا نمیدونم جریانش چی هست
فقط میام چندتا تاپیک سرگرمی میخونم و تندی میرم😆
دست راستت رو سرما خواهر
حال منم بد شد اینقد اسمش همه جا هست یه داستان تخیلی بود مثل هزار تا داستان دیگه یه امیر خیالی داشت که براش مهم نبود زنش عاشق یکی دیگس دوست پسر زنش براش خودکشی کرد زنش برای دوست پسره چند روز غش و ضعف کرد بی خیال شین بابا
یعنی اینقدر ذهنت آزاد که به یه داستان فکر می کنی
میشه بگی داستانش کجاست منم بخونم
چون خودم خیلی بدبختی کشیدم دلم خیلی به حالشون میسوزه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
