ثمین جان تو خیلی قابل پیشش بینی هستی برای مادر شوهرت...همین باعث میشه ک اون بتونه کارهایی بکنه ک رااااحت حرصتو دربیاره...
مثلا وقتی او قضیه 800 تومن کادو رو گفته دقیقا مبخواسته بگه من به 7 پشت غریبه میدم ولی بتو نمیدم...
و تو هم در نهایت سادگی گفتی کاش ب ماهم از تو خونه بدی... اونم گفت باخودش اهااان زدم همونجایی ک باید بسوزه! 😁
اما درستش این بود ک اون طرف رو دیدی بگی مادرشوهرم خیلی دوستت داره میخوادجفت اون ظرف رو هم برات بگیره ب من گفت بگیرم منم گفتم حتمااا فلانی خیلی خانمه ارزششو داره!
اما سر هدیه اونکار رو کردی
یا مثلا سر ادویه!
اون گفته اره حیف ادویه نداره... تو میتونستی سکوت کنی هر وقت گفت ادویه داریربازم بدی بهش بگی نه! اما چیکارکردی؟ سریع ب روی خودت آوردی ک ادویه نیست نداریم... بذار ازت مستقیم درخولست کنه اینطوری میفهمه ک قرار نیست با کنایه حرف بزنع توهم عکس العمل نشون بدی!
مادر شوهر من ظرفشوییش خراب شده بود فقط من مشکلشو میدونستم... هی زنگ میزد شوهرم ک اره خرابه خرابه! انتظار داشت شوهرم بگه بذار از ترانه بپرسم بهت بگه... شوهرمم هیییچی نمیگفت! (یادش دادم هرکس کار داره خودش بپرسه واسطه نفرسته)
رفتیم خونشون باز گفت خرابه خرابه... شوهرمم میگفت من ک بلد نیستم... بعد دیگه مامانش گفت خانومتم نمیدونه!؟
شوهرم گفت از خودش بپرس! 😁
منم داشتم باجاریم حرف میزدم... خیلی اروم گفت شما میدونید؟ واللع ک من نشنیدم. شوهرم گفت مامان باشماذهستن... گفتم عه؟ اخه اسممو نگفتید فکر کردم دوتایی دارید صحبت میکنید😉
جونش در میومد مستقیم بپرسه!
یا کربلا رفتنی زنگ میزد از شوهر من میپرسید چی بیارمذچی نیارم... سوالای کاملا زنونه...اصلا نگفت گوشیو بده بپرسم... منم خودمو ننداختم وسط... شونصد کیلو وسیله آورده بودد! 😁
اینکه زبونشو داری رک حرفتو بزنی خیلیدخوبه اما برای کنایه ها خرجش نکن یا همونجا تو لحظه جواب بده مث دیگ مسی! یا وقتی ازت پرسید رک و راست برن تو پرش...