نگران نباش خودت مقابله کن من یک سال باهاش دست پنجه نرم کردم بیرون نمیرفتم ترس از حمله داشتم میترسیدم ابروم بره انقدر هم از مرگ میترسیدم بدتر میشد بدکتر گفت باید قرص بخوری من نخوردم یه دفعه به خودم اومدم گفتم دیگه بسه نذر کردم دعا کردم و هر وقط به سراغم اومد یه نفس عمیق کشیدم گفتم باسه اگه مرگم باشه اشکال نداره همه مبمیرن چه زود چه دیر خدا کمکم کرد باورت نمیشه حملات بیست دقیقه طول میکشه ولی خودم سپردم به خدا نجات پیدا کردم عزیزم جاهایی که اعصابتو خراب میکنه نرو اصلا کم کم خوب میشی بهت قول میدم خودتو بسپر به خدا