دقیقا این ماه لج کردم نرفتم دکتر بعدم رفتم مراسم علی اصغر کلی دلم شکست گفتم خدایا اینقدر بچه اینجاهست خوب یکیم بده به من دامن منم سبز کن بعدم کلا سرگرم روضه گرفتن شدن اصلا به فکر بارداری نبودم گفنم هرموقع خودش بخواد میده شوهرمم گفت پریود شدی میریم یزد پیش دکتر افلاطونیان حالا این ماه که ما منتظر پری خانم بودیم نیومد😂