ای بابا
یه بار پارسال گفتم سربسته
طفلی شوهرم 12شبانه روز نخوابید دلم براش کباب میشد بخدا پا به پاش بیدارمیموندم آیت الکرسی میخوندم وصلوات میفرستادم تا اینکه بردمش پیش روانپزشک با مصرف دو دوره از قرصاش خوب شد
گفتم به خونوادش که از استرسه نباید استرس داشته باشه
انگار نه انگار
اگه بخوام مستقیم بگم میره به شوهرم میگه
شوهرم ناراحت میشه
بچه اول بودن سخته مخصوصا شوهر من که همه جوره به فکر خونوادشه
به خدا به فکر تک تک اعضای خونوادشم اما داداشاش اصلا اینطور نیستن هرکی سرش تولاک خودشه