منم مث تو ام
بخاطر کار شوهرم کیلومترها از خانواده و شهرمون دور شدیم با این وجود که شوهرم همه چی تمومه اما گاهی بد دلم میگیره. مخصوصا وقتی میان و بعد میرن. لعنت ب غربت واقعا
من هم یک عدد غریبه گیر افتاده در غربتم
قسمت آخرو منم هستم یعنی از ذهنیاتم میشه فیلم ترسناک ساخت خیلی مزخرفه فکر کنم بهش میگن وسواس فکری😒
اره سخته منم سه سال تو غربت بودم اما خداروشکر امسال اومدم پیش خانوادم..نگران نباش عزیزم..چیزی نمیشه
من با ماشین نزدیک ده دقیقه با خونه مامانم اینا فاصله دارم ، دیشب بعد ۵۰ روز که بخاطر جفت پایین خونشون بودم برگشتم خونه خودم،انقدر که گریه کردم که نگو جلو مامان وباب و داداشم و خاله و مامان بزرگ و... خلاصه مامان طفلی از من بدتر
وقتی مسافر داری این فکرا هست دیگه
بسپر بخدا اتفاقی نمیفته صدقه هم که دادی دیگه خیالت راحت
دوروز دیگه باز عادت میکنی سعی کن خودتو با پسرت سرگرم کنی
اوه عزیزم شما نگران نباش این افکار از دوست داشتن زیاده طدری نمیشه گلم ❤️
اینم بگم هر موقع تاپیک هات رو تا میبینم میگم دوباره این لوس خانوم چه اتفاقی براش افتاده 😅
این حس ها طبیعیه..منم اصفهان بودم خونواده م وقتی از تهران میومدن سر میزن بهم وقتی میرفتن اشک تو چشمام جمع میشد... میرفتم تو اتاق کلی گریه میکردم....بعدش از این فکر و خیالا به سرم میزد....
فقط امروز بچتو ببر حسابی بگرده ما هروقت از شهرمون میایم پسرم تا چند روز گوشه کنار خونه دنبال داداشمو خواهرزاده های همسرم میگرده جیگرمونو اتیش میزنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
