باور کن همسر من خشک خجالتی غر غرو اخمو سرررررررددددد
از اون طرف من شلوغ خنده رو و داغ کلا برعکس هم هستین قبلا خیلی گریه میکردم ناراحت میشدم از رفتاراش فکر میکردم دوستم نداره
دیگه به خودم گفتم کاریش نمیشه کرد گذاشتم به حساب اخلاقش من به رفدار سردش عادت کردم
و اون هم به مهربونی های من عادت کرده درسته تو رابطه کمی سرد شدم ولی اگه روزی بغلش نکنم گازش نگیرم نوازشش نکنم همش فکر میکنه قهرم ناراحتم
هی میاد سر حرف باز میکنه باهام 😅 ببینه قهرم یا نه
یا همش میگه از چیزی ناراحتی
اینقدر اختلاف فکری و جسمی خوب نیس من واقعا اذیت شدم حتما اونم خیلی اذیت کردم
کاش طوری بشه قبل ازدواج این مسایل گفت گو و حل بشه نه بعدش