من اصلافکرشم نمیکردم که ناخواسته حامله بشم آخرین روزپریودیم اقدام مشکوک داشتیم ورفتم شستم ولی همون یه بارنگوگرفته بود😭😭
تاره رفته بودم دکترتازه شروع کرده بودیم برارژیم که یه دفعه ازوقت پریودم گذشت و....وقتی دیدم بی بی مثبت شدمثل دیوونه هاگریه میکردم وحشی شده بودم😢😢😭😭
دلم میخواست سقط کنم مامانم نذاشت گفت ازکجامیدونی شایدپسره
دخترم اسمشوگذاشته بودامیرحسین😢😢😢باهاش حرف میزدصداش میکرد
وقتی فهمیدم دختره تومطب بی صدااشک ریختم اومدم خونه مثل دیوونه هابلندگریه میکردم😭😭😢دخترمم زدزیرگریه دختر۵سالم داشت منوآروم میکردباگریه میگفت خوب مامان آبجی هم خوبه...گفت کاش کی من داداش(یعنی پسر)بودم توالان خوشحال بودی
اینوکه گفت خودموول کردم چسبیدم بهش😢😢😭😭فهمیده بوددلم پسرمیخواد...
خلاصه تاالان هیچ لذتی ازبارداریم نبردم همش حسرت وآه وگریه بود
دوستم انشالله هردومون به آرزومون برسیم سومیمون حتمایه کاکل پسربشه دلمون شادبشه😔😍