اول بگم ك پدرشوهرمو همه ميدونن بي ادبه همه فاميلاشون ميدونن...من پسرم ٥ماهه هست دو هفته يكبارم ميريم خونه مادرشوهرم اينا...اولا ك هر وقت رفتيم با اينكه سعي ميكنم خيلي حساسيت بخرج ندارم جلو اونا در مورد پسرم ولي همش ب من ميگه بچه نديده اي انگار فقط شما بچه دارين هيشكي بچه نداره...سيبيلشو ميكنه تو صورت بچه و صورت قرمز ميشه ك بماند دستش پسرمو ميكنه تو دهن خودش ك بماند...
كوچك رويايي من دنيا اگر خودش را بكشد نميتواند به عشق من به تو شك بكند.تمام بودنت را حس ميكنم
چن وقت پيش ك عيد غدير بود چون سيدن داشت عيدي ميداد منم ب شوخي گفتم عيدي پسر من چي صاف برگشت گفت اونو خودم ميدونم ب تو و شوهرت ربطي نداري(حالا چرا شوهرمو گفت نميدونم اون ك اصلا حرفي نزد) حالا ديشب خونشون بوديم(فيروزكوه) بخاري برقي تو اتاق روشن كرديم بخاطر پسرم برگشت گفت چقد تو اتاق گررررمه زارت بخاريو خاموش كرد بعد من ب پسرم پستونك ميدم هي ميگه اين چي چيه ميدين ب زور پستونكو از دهنش كشيد بعدم گفت مادري بلد نيستي اصلا حالم ازش بهم ميخوره بي ادبه
كوچك رويايي من دنيا اگر خودش را بكشد نميتواند به عشق من به تو شك بكند.تمام بودنت را حس ميكنم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
خب دوسش داره شاید با این کارا میخواد محبتشو برسونه
دوتا سقط داشتم کلی سختی و افسردگی کشیدم خیلی وقتا ناامید بودم حالا فهمیدم باردارم الانم که هم قرص میخورم هم امپول میزنم هم سرم هم شیاف که واسم بمونه میشه واسم دعا کنید که مشکلی پیش نیاد تنها دل خوشی زندگیم همین بارداریه دعام کنید ممنون🍀