اولین باری که....

من اصلا تورو نمیشناسم

من تو زندگیم خیلی اتفاقات تلخ زیادی افتاده

اما همیشه شادترین ادم هر جمعی بودم و هستم

هیچوقت نذاشتم هیچ مشکلی داغونم کنه

🚶‍♀️💗

تو حرف گفته طلاق  اما طلاق هم نمی‌ده کلا هیچ کاری نمیکنه 

من خواننده خاموش بودم تو یه تاپیک که شما یه زمانی میخواستی جدا بشی اما این امضات خیلی کمکت کرد 

مهریه هیچ نفقه بذار اجرا گلم نفقه سفت و سخته یه ساله ولت کرده ماهی سیصد چهار صد تومن خودت حساب کن😊

گلم هیچ مردی دادخواست طلاق نمیده چون دادگاه میگا اول مهریه شو تکمیل بده بعد حکم طلاق میدیم😊مگر اینکه تو حلال کنی نری حلال کنی بزنم نصفت کنم😐

من قصد جدایی نداشتم هیچوقت فقط داغون بودم چون عاشقم

اما خیلی زود با کمک امضام سرپا شدم

جالب شد برام امضام رو از کجا میشناسی😂😂

خیلی وقته اجرا گذاشتم اما اونم نمی‌ده 

گلاره جان انشاالله بری سر زندگیت چون کار به قانون بیفته به راحتی گفتنش نیست وقتی طرفت خیلی زرنگ باشه و از هیچی نترسه 

چند وقته دیگه خودم ممکنه درخواست طلاق بدم

نمیدونم شاید هم مامانم حق داشت اخه ما 6تا بچه بودیم ومامانم 37سالش بود وبابام ادم مسنی بود فاصله مابچه ها یه سال یه سال بود دست تنها خیلی سختش بود هیچکی کمکمون نکرد ن دایی ن عموی ن فامیلی همش مامانم رو زمین کارمیکرد کشاورزی میکرد شاید ازعهده خرج ومخارجمون برنمیومد واسه همین گذاشت زود متاهل بشیم تو یه محیط بدی بودیم وقتی یه دختر بابا نداره ب چشم دیگه ای نگاش میکنن عزت واحترام پیش هیچکی نداره عزت واحترام با باباش دفن میشه

برا مهریه شاید حکم جلب ندن ولی برا نفقه صد در صد میگیرنش یعنی چی؟

نه گلم من برنمیگردم خدا نکنه باز خر شم برگردم

اولین باری ک با ی پسر حرف میزدم نامزد اولیم بود دروع گو از اب در اومد...بهم زدم..خیلی سختم بود..خیلی...با اینه میدونستم بدرد نمیخوره...از اون روزا اولین بار بود ک بزرگشدن و سخت شدنو یاد گرفتم....

اولین باری ک شوهرم اومد خاستگاری اومد جلو گل رو داد دستم سر ب زیر اروم گفت بفرمایین این برای شما.....

اولین باری ک جلوگیری ول کردم و علایم داشتم توهم بارداری زدم بیبی منفی شد...دلم شکست😢......

اولین باری ک برگه از خونم مثبت شد جیغ زدم

اولین باری ک داشتمخاله میشدم تا ته اتاق عمل دوییدم گفتم برگرد....حتما خالشی نه...گفتم اره...

اولین باری ک با مادر شوهر و خواهر شوهرم دعوامون شد شستمشون....

اولین باری ک اشک بابام دیدم عقد ابجی اولیم بود....

می‌دونی وقتی قصد جدایی نداشتی چون تو اون رابطه طرفت اجازه صحبت کردن اجازه اینکه تو هم تصمیم بگیری  و داده 

من حتی اجازه صحبت کردن هم نداشتم 

اون داره خودش یه سرفه تصمیم میگیره 

من خیلی تلاش کردم نصف سایت میدونن چقدر تلاش کردم من اما واقعا اون یه قدم برنداشت 

خودت گفتی عزیزم تو یه تاپیک یه دوستی که اون پربازدید شده بود بعد یه چیزی گفتی کلا تاپیک حول محور تو چرخید 

نمی‌خوام اصل موضوع رو بگم خدایی ناکرده ناراخت بشی 

دادن اما پیداش نکردیم شکایت ترک انفاق کردیم بعدش 

یه ماه پیش یه تومان فرستاده بود به حساب پدرم نمی‌دونم شماره حساب پدرم رو از کجا آورده بود اصلا