ای خواهر دلت خوشه ها،
ما اگ شانس داشتیم ک اینا خانواده شوهرامون نبودن،.
مادر شوهر من یر عقدم سرویس طلایی ک شوهرم با شوق خریده بود ک کادو بده سر عقد بهم رو اومد سریع ب اسم خودش کادو کرد ب من،
پدر شوهرمم ک خونه ک سهم شوهرم بودو داد،
سر عروسیمونم ک اصن تکونی ب خودشون ندادن.
تازه سر جهیزیه دخترشون سرویس خواب و مبل رو انداختن گردن شوهر من، ک برادراشین شما باید براش جهازم بگیرید،
سر عروسی ما همش میگفتن نداریم نداریم، عروسی دختراشون عجب ترکوندن،
حتی اولین یلدا از جیب سوهرم برام یه گردنبند نازک گرف ک یکبار پوشیدم باز شد دیگه درستس نکردم.
الانم همونجوریش روزا زنگ میزنه لیست خرید میده، چیز میز میخره شوهرم براشون،
خواهرش پررو میگف پول این ترمم رو واریز کن،