بچه ها شوهر من در يه زمينه هايى خييلى باهوشه مثلا حساب كتابش خيلى خوبه و دقيقه ذهن رياضيش خيلى خوبه يا هيچ درس نخونده رفت كنكور داد رتبش خوب شد دانشگاه سراسرى قبول شد دهن فنى و استدلال گرش تو مسائل خاصى خيلى خوبه ولى نميدونم چرا پيش جوناى فاميل من كه ميرسه خيييييلى خنگ و گيج ميشه اصلا ابرومو ميبره. مثلا ديشب خواهرم و شوهرش اينجا بودن من برنج زعفرونى درست كردم اول برگشته ميگه اين چرا زرده؟ بعد ميگه تخم مرغ زدى توش؟؟؟ يا مثلا خواهرم تعريف ميكرد كيش رفته بوديم هتلمون استخر داشت ميگه استخر توى اتاقتون بود؟؟؟؟؟!!! 😲😲😐😐
يا كلا يكى يه چيز ميگه اين يه چيز ديگه نامربوط جواب ميده! شوخى هارو نميگيره... كلا خنگ ميشه ولى تو جمع خانواده خودش اينطورى نيست حتى پيش مامان بابا و عمه عموى منم معمولا نيست اما به جووناى فاميلم ميرسه اينطورى ميشه!
دليلش چى ميتونه باشه به نظرتون؟