من با یکی پنج سال بودم نتونستم این حالیش کنم ردش کردم رفت آخر اما امسال اومدن مجدد کلی اصرار مادرش به مادرم که پسر ما دلخاه شما دیدم بهتر شده فک کردم عوض شده یمدت موقت خوب بود دوباره شد همون آدم قبل فهمیدم صد سال دیگم بره بیاد تو زندگی من نفهمه نمیتونم عوض شه یا درک کنه همینه فقط ابرو خودم پیش خانواده میره ببخام کش بدم دیدم نمیتونم اینجوری خودخاه باشه تحمل کنم تمومش کردم بابا گفتم نمیخام