سلام اگر کسی بچه کوچیک نداره احتمالا اوضاع من رو درک نمی کنه چون خودمم قبلا اصلا درک نمی کردم!
من یک بچه یکساله دارم و رفتم مسافرت خونه مادرشوهرم اینا که یک شهر دیگه هستن. و یک دفه دیدم که بچه تب داره. یک کم خنکش کردم و به شوهرم گفتم موضوع رو و با یک تب سنج دیجیتالی تبش رو گرفتم. 38 و نیم بود و بهش قطره استامینوفن دادم ولی یک چهل دقیقه بعد دیدم رفته حدود 39.1 دهم. منم سکته رو زدم و شیاف استامینوفن گذاشتم براش و پاشویه ایناش کردم ولی ظاهرا فایده ای نداشت و بعد از نیم ساعت شده بود 39.6
من هی به شوهرم می گفتم بریم دکتری چیزی. چون کاملا هول کرده بودم و بی تجربه بودم. ولی شوهرم و خانوادش خیلی ریلکس بودن و می گفتن:
تب که نداره! فقط گرمه!
من قاطی کردم بودم و بچه رو بلند کردم رفتم طرف کوچه گفتم خودم می برمش اورژانس. اون وسط شوهرم میگفت: چرا داد می زنی! من اصلا نمی فهمیدم چی کار می کنم و بعدش رسما به التماس افتاده بودم. آخر رفتیم دکتر و اونجا 40.5 بود تبش. بگذریم که سرم زدن به بچه که اصلا لازم نبود و بچه رو خیلی اذیت کردن دکترهای عوضی بیسواد اونجا... الان تبش پایین اومده ولی همشون از دست من ناراحتن. شوهرم هم طلبکاره و منم حوصله منت کشی ندارم. نمی دونم شاید من بی ادب و خودخواهم. اصلا نباید میومدم با بچه این سنی مسافرت. اشتباه کردم.