خواب دیدم تو یک مکانی ام پر از کفش ، هرچی میگشتم کفشامو پیدا نمیکردم ، همینجور که داشتم لا به لای کفشارو میگشتم یه جفت کفش پاشنه بلند صورتی ، بنفش نوک تیز و پاشنه بلند پیدا کردم ( بعد تو خواب میدونستم مال من نیست ) ولی برداشتم پوشیدم گفتم این مال خودمه ! بعدش دوباره بلند شدم به گشتن ، بعد یادم اومد توی خواب که کفشام دم در خونمونه با همون کفش صورتیا برگشتم خونه 😅
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.