مهد شادلین منو یاد نوانخانه ها ی فیلمهای قدیمی انگلیسی انداخت , تاریک و نمور و کثیف و کسی که پشت میز مدیر بود , البته فکر کنم که مدیر نبود اطلاع درستی از تعداد بچه های کلاس نداشت در حالی ککه ادعا داشت مربی زبان بچه هاست و علی القلعده باید بدونه که کلاسی که توش تدریس میکنه چند تا بچه داره
برای بازدید از کلاس هم که رفتیم دو تا بچه تو کلاس بودن که کنج دیوار چمباتمه زده بودن و صداشون درنمیومد یکیشون هم صورتشو کرده بود تو دیوار و من حتی چهره اش رو ندیدم
از دیدن بچه ها تو اون حالت گریه ام گرفت و خیلی ناراحت شدم هزینه اشون هم فکر کنم 350 بود و اینو هم بگم که بروشورها و برنامه هاشون که تو دفتر ما دیدیم خیلی شیک و عالی بود