بخاطر خوبیاش بمونم یا بخاطر بدیاش برم؟کمک‌لطفا

خودتو گول نزن حتی اگه جوونم بود باز میگفتم درست بشو نیست که نیست که نیست

نه من نمیتوانم بدون بچه هام میمیرم

شما به نظر ما کاری نداشته باش چون مثلا شرایط خود من با شما فرق داره. شما تصور کن اگه طلاق بگیری زندگی بعد طلاقت بهتر و خوشایندتره برات؟؟ بعد طلاق خوشحال تر و راحت تری؟ آرامشت بیشتره؟ از زندگی بیشتر لذت میبری؟ از پس زندگی خودت برمیای؟ یا بخاطر وابستگی روحی و مالی مجبوری به هر شرایطی تن بدی؟

خودت سبک سنگین کن ببین الان وضعیتت بهتره یا طلاق بگیری

به جز یکی دو مورد آخر دقیقا شوهر منه

درسته خوبیایی که نوشتی کمن ولی سنگین ترن

قلقش دستت بیاد بقیه اخلاقش قابل تغییره بهت قول میدم.

رفتار این جور مردا رو باید با سیاست کنترل کرد و بهشون حس اینو داد که همه تصمیماتو اونا میگیرن در حالی که اینطوری نیس

ببین مردا عاشق اقتدارن فقط ازشون تعریف کن اونی میشن ک میخوای

حتی همون خسیس ترین مرد

مثلا بقول حرفای یکی ازخانمای سایت ک گف اگ شوهرت نمیزاره بری بیرون اگ بداخلاقه و فلانه 

خودت تغییر کن ببین مشکل کجاس

مثلا بش بگو وای از امروز قدرتد بیشتر دونستم فهمیدم چ جوهرری داشتم و قدر نمیدونستم دیروز تو گوگل میچرخیدم دیدم چ چیزایی نوشتن از مردایی ک دست ب زن دارن نمیزارن خانمشون بره بیرون و عصبین

ولی خداروشکر ک تو چقدر خوبی چقدر بفکر تامین زندگی چقدر بهم خوشمیگذرونی

اصلا کلا هندونه بزار زیر بغلشون فقط تعریف وتمجید راه چارس😁

بدیهاش خیلی بیشتره و از همه مهمتر بدیهایی که داره جزو اون دسته از بدیهایی هستند که واقعا توان آدمو میگیره و تنفر ایجاد میکنه ....تصمیم گیری در مورد جدایی سخته شاید اگه من بودم تحمل میکردم ولی به چه قیمتی ....البته من هم جدا شدم اما دفعه اول همسرم خواست که جدا بشیم دفعه دوم خودم تصمیم گرفتم وقتی دیدم بد دهنه و مشروب میخوره ولی من توی عقد بودم و وابستگی مالی نداشتم یک هفته نشستم توی خونه فکر کردم و ترجیح دادم برای دفعه دوم جدا بشم چون وقتی سنجیدم دیدم اگه جدا نشم به قیمت از دست رفتن اعصاب و آبرو و روانم تموم میشه

 تو که خوانودت پشت هستن جدا شو. کم کم کار گیر میاری و مستقل میشی اما چهار سال دیگه خدایی نکرده پدر و مادرت نباشن و تو هیچی از خودت نداری کجا باید بری مجبوری تا آخر عمرت بسوزی نمونه اش زن عموی خودم که عموم نذاشت حتی بره فاتحه خونی پدرش به بزور عمه هام راضیش کردن بره به خدا خیلی دلم براش میسوزه

شما بیشتر از ما به اخلاقش آشنایی داری که انعطاف پذیره یانه ....اگه به نظرت  با مشاوره رفتن اخلاقش خوب میشه.و میدونی  صبر وتحملت زیاده تلاشتو بکن 

عزیزم نمیخوام بحث کنم ولی از کجا اونقدر مطمئنی ک درست بشو نیست و نیست و نیست و سریع حکم طلاق صادر میکنی اخه؟

شوهرمن بدتر این بود و حتی خیانت دیدم اما الان فقط بفکر زندگیشه جوری تغییر کرد ک حس کردم این شوهر دوممه بااون آدم اولی یکی نیس

این تغییر ب شرطی شد ک منم خودمو تغییر دادم ک اون درست شد

توهر زندگیه خودماهم مقصریم اما نمیبینیم وفقط مردو مقصر میدونیم

آخه عزیزم خیانت فرق می کنه سرش خورده به سنگ ولی شکاک و بدل و خسیس عصبی و بد دهن بودن درس بشو نیستن حالا چن تاش به فرض درس بشه که نمیشه 

شوهرمن هم عصبیه بددهن هم بود بدل هم شدید نمیزاشت تامغازه برم

اما باتلاش خودم تونستم تغییرش بدم و خیلی عالی شده

دیگه نمیدونم این خانم خودش صلاح زندگیشو بیشتر میدونه

خواهر گلم خودتو گول نزنن . الکی تا امد دنبالت سریع باهاش نرو . کارای طلاقت پیگیری کن چون مشاوره قبل طلاق و اینا میذارن اگه خواستی برگردی تعهد از دادگاه بگیر وازش که این اخلاقاش کنار بذاره و چند جلسه بفرستش پیش مشاوره . فردا پای ی بچه بی گناه بیاد وسط دیگه هیچ