بچه ها امروز واقعا فهميدم ك خيانت واقعااا خيلي زيااااد شده
حدود ساعت ١٢ظهر بود
طبق معمول هرروز استراحت ميكرديم پاي تلوزيون
ك يهو يه صداي جيغغغغغ وحشتناااااااااك يه زن اومد از بيرون
انقد وحشتناك و بلند بود ك سكته زديم
من فك ميكردم به ي دختر دارن تجاوز ميكنن
صدا از بيرون ساختمون ميومد بين محوطه همسايه ها
خلاصه من نامزدمو صدا زدم گفتم پاشو بپوش برو بيرون ببين شايد كمك ميخواد
اونم سريع پوشيد رفت بيرون
به علت اينكه يه عده الان ميگن زياد بود نخوندم بقيشو سريع ميگم توپست بعد