نمیتونم تحمل کنم خانواده شوهرمو...دلشون میخواد کمکم کنن ولی من حتی صداشون رو نمیتونم تحمل کنم.
بچم 11ماهشه از روز اول دایم میبردنش بالا از من جداش میکردن...اوایل شبا شوهرم میکفت به تو اعتماد ندارم مامانشو میاورد شبا کنارمون میخوابید مامانشم بچه رو میخوابوند کنار خودش من واقعا ناراحت میشدم ...نمیدونم حق دارم یا نه ولی هیچ وقت بخاطر اینکه بچمو ازم جدا میکردن نمیبخشمشون
حق داری واقعا
حق داری واقعا سخته
بیخشید ولی عجب شوهر بیشعوری
همینارو ب شوهرت بگو ادم چ چیزا میشنوه من بچه دار شم کسی غلط میکنه دست بزنه به بچم تا اخرررر میخان دخالت کنن😑😑😑😑
وا حق داری کامل بچه توئه
تقصیر شوهرته...منم بودم خیلی ناراحت میشدم و بهم بر میخورد
باو بهتر.....میخوای چکار بلاخره اون بچه مادرش تویی
میبرن نگه میدارن راحت....تو به خودت به خونه و به شوهرت برس ....
بخدا من از خدامه یکی بچه رو ببره یه چند ساعت نگهش داره
ببخشیدولی تقصیراوناس نیس
مقصره شوهره بی منطقه
واقعا ک یعنی چی بهت اعتماد ندارم
من باشم مجبورش میکنم برام خونه جدا بگیره باهاشون ارتباطمو کم میکنم
بگو خونه جدا بگیره
اگه نگرفت بچتو وردار برو قهر برا حق و حقوقت اقدام کن
چون مطمئنم مشکلات دیگه ای هم داره شوهرت
ای بابا😶
من جات بودم شوهرنو دار میزدم یعنی چی ک بهت اعتماد نداره😒😠
