سه روز سرکار بود کامل ندیدمش قبلشم دعوامون بود من یه تی شرت براش خریده بودم خودشم بود و همونجا پوشیده بود اما تو راه برگشت هی گفت اههه این چیه چقدر تنگه شکمم توش افتاده و دعوامون شد با این حال سرکار که بود عین احمقا بهش ابراز علاقه کردم گفتم چقدر دلم برات تنگ شده چرا اضافه کار وایسادی و از این حرفا.
پررو شد بخدا امروز که اومد خونه داد و بیداد و عصبی اصلا اخلاقش عوض شده حالا شاید به خاطر بی خوابی هاشم هست البته. ولی کلا نباید به زبون آورد و بهشون محبت کرد خیلی پررو میشن.