2733
2739

من روز سوم سرپا شدم بخاطر زردی پسرم همش سرپا بودم دردی نداشتم خداوکیلی 

خدایا مراقب ویهان وماکانم و همسر عزیزم باش  قربون دوتا پسر تپلم برم من..اگه جواب بی ادبیتو نمیدم یعنی در حد من نیستی پس انقدر خودتو خاروخفیف نکن و زور نزن 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

بدن ها متفاوته بستگی به دکترتم داره من خودم از همون روز اومدم از بیمارستان میشستم پا میشدم خدا خیرش بده دکترمو دستش سبک بود فقط یمقدار سوزش بخیه س اونم اصلا مشکلی نیست قابل تحمل

2738
من روز سوم سرپا شدم بخاطر زردی پسرم همش سرپا بودم دردی نداشتم خداوکیلی 

آخ گفتی زردی یعنی تو سه روزی که منم بیمارستان بودم سر زردی پسرم درد بیخوابی فقط امانمو بریده بود عین سه روز یساعتم نخوابیدم بی خوابی دردش بیشتره تا درد سزارین 😄😄😄

والآه بستگی به ناز نازی بودن خودت داره‌ ‌ من از همون بیمارستان پاشدم. تا الان‌ که ۱۰ ماهش دخترم مشکلی نداشتم. ولی خواهرشوهرم دو هفته آه و ناله . جفتمون ی جا با ی دکتر سزارین شدیم.. بنظرم واقعا درد آنچنانی نداره

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز