سلام. من و‌همسرم سه ساله ازدواج کردیم. یکسال اول دانشجو بودیم و تو یکی از خونه های پدرشوهرم، بعد شوهرم درسش تموم شد و رفت سر کار و اومدیم یک شهر دیگه، الان شوهرم میخواد تو یک آزمون مهم شرکت کنه (پنج شش ماه دیگه)، آزمون خیلی سخت و مهمی هست، همسرم صبح ها میره سر کار و فقط عصرها و شب ها تایم درس خوندن داره، بسیار آدم استرسی هست و خوب متوجه شدم از پس چند تا فکر همزمان برنمیاد. رقباش هم همگی شب تا صبح میخونن. ما چند ماه پیش پس اندازمون که حدود چهل تومان بود رو دادیم سکه و سکه یهو افت کرد و ما الان کلا تو ضرر هستیم. حقوق شوهرم هم نصفه نیمه میدن، الان پول نقد ۱۶تومان داریم، منم دانشجو هستم، تو یک شهر دیگه!وقتی هم قبول بشه باید بریم تهران و خونه کرایه کنیم و این چیزا! پدر شوهرم وضع مالی خوبی داره، میدونم شوهرم واسش خیلی سخته درس بخونه و کار کنه، حالا من موندم به مادرشوهرم بگم این شرایطمونه که اگر خواست انصراف بده فردا نگه پولاتون کو، فردا توقعی ازمون نداشته باشن و حتی حمایتمون کنن و همفکری کنن. نظرتون چیه؟
تو نگو
شوهرت بگه
از هیچ کس توقع نداشته باشید احتمالی سنگ رو یخ بشید هست....
بذار ببینیم قبول میشه یا نه
به شوهرت بگو که بگه،خودت اصلا نگو،حتی طوری وانمود کنین که انگار تو خبر نداشتی که شوهرت تصمیم داشته این مطلبو با خانواده اش مطرح کنه
دقیقا بانظر قبلی موافقم
بزار شوهرت بگه ت اصلا حرفی نزن
با شوهرت محکم حرف بزن،بگو اگه نگی هرچی بشه تقصیر خودته
چه اشکالی داره..بگو..خاله من پسرشونو خیلییی حمایت کردن حتی بعد ازدواجش..زن پسرخالم کوچکترین مشکلی باشه میاد به خالم میگه
اومدیم استعفا داد قبولم نشد.بعد میخواین چکار کنین؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
