۱۶ سالم که بود واسه داییم تو فامیل دنبال دختر میگشتیم یه دختری بود مامانمو خاله هام میگفتن اون خوبه ولی داییم گفت نه .. یه روز خونه همون دختر بودم خیلی دوسش داشتم باهم حرف میزدیم بهش گفتم من تورو خیییلی دوس دارم واسه داییم ولی انگار قسمت نیست 😶😐بعد گفتم ناراحت نشیا منم فلانی رو دوس دارم (یه پسر شیطون خوشگل تو فامیل)ولی خوب معلوم نیس که بشه ...
۱ سال گذشت همون پسر خوشگل شیطون رفت همین دختر رو گرفت😁😁😁😁😁😁😁فاتحه من خونده شد یعنی واقعا منظوری نداشتم اونا باهم دوست بودن .. الان با من مثل وحشیا برخورد میکنه😭😁😁😁😁