خب طبیعیه دوست داشته باشی با همسرت باشی و ان شاءالله به زودی باهم حسابی مسافرت میرین. ولی با این نرفتن ها فقط و فقط واسه همسرت توقع الکی ایجاد میکنی و بعدها خودت پشیمون میشی. از الان یادبگیر حتی اگه کاری برخلاف میلته گاهی اجبارا باید انجامش بدی که همسرت برنامه و عادت درست پیداکنه نه اینکه بدعادت بشه.
مثلا من خودم خیلی وقتها ممکن بود از حرف یا کار مادرم ناراحت میشدم و اصلا بهش حق نمی دادم فلان کارو انجام بده ولی علی رغم تمام ناراحتیم جلوی شوهرم اصلا گله نمیکردم و برعکس تازه میگفتم مادرم درست میگه و حق داره. اینجوری شوهرم فهمید نباید و حق نداره به کارهای مادرم خورده بگیره یا بهش بی احترامی کنه. شاید قبل از نامزدی و عقد خیلی مهمونی ها رو نمی رفتم ولی بعد از عقد علیرغم اینکه همسرم اهل معاشرت نبود و دوست نداشت من خودمو مشتاق نشون میدادم و میگفتم حتما باید بریم و ایشونم منو همراهی میکرد اینجوری یادگرفت از اون پیله انزوای خودش دربیاد و بفهمه گاهی لازمه با فامیل یا دوست و آشنا معاشرت کنه و احترام بزاره.
سعی کن بجای احساساتی رفتار کردن، منطقی رفتار کنی.