من امروز صبح بعد نزدیکی از حال رفتم شوهرم خیلی ترسیده بود میخاست زنگ بزنه اورزانس بعد از ظهر اومده هی میگه تو چون کم خونی هرچی هم میگم زیاد بخور لاغر شدی کم خونم هستی واسه همین از حال رفتی بیچاره خیلی ترسیده صبح الان رفت قرص اشتها اور وهمین زینک پلاسو گرفته برام