مادرشوهرم ازسرظهر تاالان حساب کردم6دفعه اومدبالادرو باز کرد منم دخترم خوابیده بود تاخاستم کاری کنم اون اومد بالا ودخترمم باصدای دربیدارشد ونذاشت دیگه کاری کنم کل خونم بهم ریخته دادزدم روسرنینیم اونقدری عصابم خراب بودبعدش ی عالمه گریه کردم براش ک داد کشیدم روسرش.میادبالا پیش نینیم خیلی اعصابموبهم ریخت خیلییییی دقییااون موقع هم نی نی خابه و باصداش بیدارمیشه
خیلی بده واقعا درکت میکنم
گریه داره ؟ ببر بده بهش بچه رو بگو نگهش داره تا کارهات رو کنی
بهش بگو یکبار خودت راحت کن
میاد چیکار مثلا
بگو نیا بچه بد خواب میشه
ب نی نی چیکار داری همین داد روش تاثیر میذاره فردا عصبی میشه برا زندگیت حد و مرز تعیین کن قشنگ نشون بده ک بدت میاد هی میاد بی اجازه تو زندگیت
خب در ببند
هیچی نمیگم...😑
خب وقتی میبینه بچه بیدار میشه اینقد نیاد بالا مگه نمیدونه
خیلی محترمانه بهش بگو بهتر ازینه ک انقدر حرص بخوری عزیزم
بدش بهش بگو ببرش یه ساعت پایین پیش خودت تا من به کارام برسم و دوش بگیرم
بهش خوابیدنی بزنگ بگو مادر ما داریم میخوابیم بیدار شدیم خودمون خدمت میرسیم
بهش بگو خب عجب آدمه بی ملاحظه ایه
وقتی میاد زیاد باهاش گرم نگیر پذیرایی نکن تا کمتر بیاد.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
