2777
2789
عنوان

جدایی ازنامزد

294 بازدید | 29 پست

سلام دوستان.این اولین تاپیک منه،من 24سالمه وتوی خانواده ی تقریباًآزادی بزرگ شدم.پارسال بعدازمسافرت شمالی که باخانواده ی خالم داشتیم باپسربزرگ خالم که ازمن کوچیکترهستن تلفنی حرف میزدیم ولی نه درباره ی عشق یاازدواج فقط درحدکارای دانشگاه وبعضی وقت هاهم باهم دردودل میکردیم ومن ازرویاهام میگفتم...بعداز4ماه ایشون به من ابرازعلاقه کردن وخواستن که به پیشنهادازدواجشون فکرکنم اماهنوزمن جواب ندادم که ایشون به خانوادش موضوع روگفتن واون هاهم بعدازکلی زنگ اومدن خاستگاری ومنم که تاحدودی ازپسرخالم شناخت داشتم گفتم نظرم بسته به نظرخانوادم هستش وهرچی که بگن منم میگم چشم،انگشترنشون انداختن وچون برادرم آزمایش ژنتیک رومطرح کردحرف های اصلی وبله برون وباقی ی کارهاموندبرای بعدازآزمایش وخالم اجازه خواستن که من وپسرشون برای شناخت بیشترباهم تلفنی درارتباط باشیم(خالم کرمانشاه هستن وماکرج)من توی این مدت که باپسرشون درارتباط بودم خییییلی رفتارهای زننده ازایشون دیدم که واقعانظرم روعوض کرد،مثلامن خیلی ازپنهان کاری متنفرم ولی تازه زمان آزمایش فهمیدم ایشون متولد76هستن،درصورتی که زمان خاستگاری به من گفتن متولد75هستن(من متولد74هستم)وزمانی که من پرسیدم دلیل کارشون روایشون گفتن من دیدم اگه بگم76ام قبول نمیکنی مجبورشدم قایم کنم ونمیخواستم تابعدازعقدهم بفهمی من خیلی ناراحت شدم ولی گفتم سن یه عدده وازاین مشکلات هست تااینکه بعدازمدتی فهمیدم ایشون هرحرفی بامن میزنه یکساعت بعدش تمامش روزنگ میزنه به مادرش وموبه موتعریف میکنه،وقتی ام بهش گفتم گفت من نمیدونستم کارم اشتباهه ودیگه انجامش نمیدم،خیلی کم حرف وخجالتیه وتامیخوادیه کلمه حرف بزنه یه عالمه استرس میگیره وباانگشتاش بازی میکنه وآخرش باصدای خیییییلی ضعیف حرفشویاخواستشومیگه،من دخترفوووووووق العاده شلووووغ وشیطون وپرانرررژی هستم ولی ایشون360درجه برعکس منه،توی جمع یک کلمه ام حرف نمیزنه ووقتی باهاش جدی ازمشکلاتم یاراه حلایی که هست واسه ی رفعشون حرف میزنم میخنده ومیگه هرجورخودت میدونی...من خسته شدم...خیلی سعی کردم بهش اعتمادبنفس بدم ومجبورش کردم پیش مشاوربره اماهرباربه یک بهانه اززیرش دررفت ونرفت...من واقعانمیدونم چیکاربایدبکنم...مادرم مشکل قلبی دارن ومن واااااااقعاعاشق مادرمم ونمیخوام باتصمیم غلط ام ناراحتش کنم...اماازطرفی ام واااااقعاتحمل این رفتارهاواسم خیلی سخته...ببخشیدپرچونگی کردم...نمیدونم چیکارکنم اگه میشه لطفالطفالطفاکمکم کنید

تصمیم غلط اینکه بری زیر ی سقف بعد جدا شی...

الان اگ میبینی رفتاراش باب میلت نیس وبرای بهتر شدن خودش تلاشی نمیکنه تمومش کن...

 خــــــدا...بــزرگتــر از درد هــــای ماســت رفیــــــــق❤

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

میخوای بچه بزرگ کنی مگه 

بنظرم ایشون هنوز خیلی بچه اس 

وقتی غصه های  یه نفرو تجربه نکردی براش نسخه ی  " صبر کن درسته میشه " نپیچ هر وقت جاش بودیو تونستی صبور باشی اون موقع حرفت قبوله   👌

چرا خودتو گیر این آدم انداختی عزیزم جداشو خودتو راحت کن یک عمر زندگیتو نجات بده 

مامانت مشکل قلبی شون ربطی به این قضیه نداره تا جلوتر نرفتین تموم کنی بهتره و حتما با برادرت هم مشورت کن و ازش کمک بخواه 

تصمیم غلط اینکه بری زیر ی سقف بعد جدا شی... الان اگ میبینی رفتاراش باب میلت نیس وبرای بهتر شدن خودش ...

وقتی به مادرم یاخواهرام میگم که نمیخوام ادامه بدم وسختمه میگن بعدازعقددرست میشه یامن خیلی حساس شدم ویامادرم بهم میگن تاامروزنشناخته بودیش تازه شناختیش؟خیلی ناراحتم ازوضعی که توش هستم چون برنامه هایی که واسه آیندم داشتم کاملابهم ریخته مثلامادرشون روزخاستگاری گفتن هرجاعروس بخوادخونه بگیرن واسه ی مافرق نداره امابرای آزمایش که اومده بودن میگفت من میخوام پسرم پیشم باشه وبایدخونتون روبیارین کرمانشاه من واااااااقعامتنفرم ازجدایی ازخانوادم ونمیتونم ولی مادرم میگن چه فرقی داره کجاباشی دلت خوش باشه زندگیت آروم

میخوای بچه بزرگ کنی مگه  بنظرم ایشون هنوز خیلی بچه اس

خیییییلی رفتارای بچگانه داره مثلابه حرف زدن من بابرادرکوچکترش که 7سال ازمن بچه تره حسودی میکنه ومیگه دوست ندارم باهاش بگی بخندی یایه شب که دوتاخانواده شام رفته بودیم بیرون به من میگفت یکم کمترشلوغ کن وبگوبخندراه بندازکه منم دیده بشم...اصلادرک نمیکنمش

وقتی به مادرم یاخواهرام میگم که نمیخوام ادامه بدم وسختمه میگن بعدازعقددرست میشه یامن خیلی حساس شدم و ...

هیچ کس بعد عقد درست نمیشه شاید بدترم‌بشه حتی...

بگو من اینجوری دلم‌خوش نیست...تمومش کن نهایت ی مدت حرف میشنوی...

منم متولد ۷۴ پسرای سن بالام بچن ...اینک دیگ کوچیکتره از ماست...

 خــــــدا...بــزرگتــر از درد هــــای ماســت رفیــــــــق❤

اولین دلیل این ک ازت کوچکتره و تو دائنا باید بهش بگی چیکار کنه چیکار نکنه چون چ بخوای چ نخوای احساس میکنی عقلت ازش کاملتره...

دمین دلیل ب زودی دلش و میزنی چون ۱ذره چشمش بازشه میبینه از خودش کوچیکترا نظرش بهش نزدیکتره...

سوم این ک تمومش کن از اول اشتباه بوذه... بابا ۱بار با فامیل ، فامیل شدین دیگ چ اسراری دارین دوباره فامیل بشین 

فقط 12 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
من رویایی دارم... رویایی از جنس آزادی✌️ آزادی یعنی پول ایرانم ارزش داشته باشه... آزادی یعنی شبا با خیال راحت خوابمون ببره بدون این که غصه بخوریم صبح قرار چی گرون بشه.... آزادی یعنی داروهایی که برای هموطنام حکم زندگی داره هرلحظه و هرجا بدون دغدغه مالی پیدا بشه.... اگه منظورم از آزادی، حجاب بود ک حجابمن به بابام و شوهرمم مربوط نیست بقیه که جای خودشون😊✌️❤️
چرا خودتو گیر این آدم انداختی عزیزم جداشو خودتو راحت کن یک عمر زندگیتو نجات بده  مامانت مشکل ق ...

برادرم اصلاراضی نبودبه اینکار..شایدم بهترازخودم من رومیشناخت..بخاطرهمین تاریخ عقدوعروسی وبله برون روبه بعدآزمایش موکول کرد...امامادرم خیلی غصه مومیخوره وازاین وصلت خیییییلی خوشحال شد...احساس میکنم اگه بگم نمیخوام ازخودم ناامیدش کردم...

برادرم اصلاراضی نبودبه اینکار..شایدم بهترازخودم من رومیشناخت..بخاطرهمین تاریخ عقدوعروسی وبله برون رو ...

عزیزم شما میخواهید با این ادم یه عمر برید زیر یه سقف، با مادرتون منطقی صحبت کنید، اگه برادرتون پشتتون هست از ایشون کمک بگیرید

برادرم اصلاراضی نبودبه اینکار..شایدم بهترازخودم من رومیشناخت..بخاطرهمین تاریخ عقدوعروسی وبله برون رو ...

همه مادرا همینطورن ولی در نهایت خوشبختی بچه شونو ترجیح میدن

شجاع و قوی باش دختر یه مدت ناراحتی پیش میاد ولی تموم میشه میره 

هیچ کس بعد عقد درست نمیشه شاید بدترم‌بشه حتی... بگو من اینجوری دلم‌خوش نیست...تمومش کن نهایت ی مدت ...

مادرم میگن همه ی این رفتارهاش بخاطرعلاقشه...اماواااااقعابچس...مثلاباخواهرم وبرادرش رفتیم کافه...گفتم فلان چیزوفلان چیزوسفارش بده میگفت بلدنیستم...یادنبال آدرس آزمایشگاه بودیم هرچی بهش گفتم ازماشین بغل دستی یاراننده های تاکسیابپرس کمکون کنن اصلانگاهمم نمیکردوجوابمونمیدادتاوقتی پیاده شدیم ودلیل رفتارشوپرسیدم گفت من نمیدونم بایدچی بگم توام گیردادی بپرس بپرس من خجالت میکشم...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز