سلام دوستان ی رومان بود دوسال پیش خوندم الان اسمش یادم نمیاد. خلاصه هم این بود که دختره پدر مادرش مرده بودن پیش عموش زندگی میکردن بد رئیس عموش میاد خونشون ب عموس میگه میخوای سر کارت بمونی باید اون دختر با من ازدواج کنه ی همچین چیزی و دختره مجبور میشع ازدواج کنه و.....
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.