گفت من منظورم این نیست كه تو خورد شدی كوچیك شدی قصدمم این نیست الان من كارتو بهت ندادم خود كوچیك شدم و من سر حرفم نبودم و فلان موقع باید كارتو میدادم بهت و
گفتم تو بهم گفتی ك منظورت این نبوده كارتو بدی بهم میخواستی من جلو ولخرجیاتو بگیرم حرفتو عوض كردی
گفت عهه من اینو گفتم؟شاید شوخی بوده
گفتم خودتم نمیدونی شوخی بوده یا جدی مگه میشهههه
گفت احتمال زیاد خب شوخی كردم
خلاصه حرفای بچگانه زده و دیوونه ترم كرده طبق معمول
بعد من گفتم تو حرفم میزنی یادت نیست چی گفتی شوخی بوده یا جدی تو خودت با همچین ادمی میتونی زندگی كنی؟
چرا انقد اذیتم میكنی ؟ بعدم گفتم نتیجش چی میشه خب هی میگی حرف بزنیم بیا حرف زدیم الان چیشد
گفت خب دفعات قبلی كه در مورد این چیزا نبود بحثامون در مورد چیزای دیگه بوده
گفتم خداوكیلی ما بارها حرف نزدیم در این مورد؟
مگه من گفتم عیب داره اینکه برا من بد میدونه برا خودش انجام میده زوره
اینم بگم خیلی راضیم من تاحالا 3 بار گزاشتم جاها دگ ک ااذیتم کرد برداشتم ااما این عالیه من 7 نفر بد من رفتن برا کاشت
دیگه واقعا ناحق گفت و منم اتیشم گرفت از این حرفش گفتم چرا اینو میگی اخه من چند بار سر این مدیریتت خرج كردنات باهات صحبت كردم چند بار قهر كردم هركاری كردم هیچ فرقی نكردی اخه لامصب چرا ناحق میگی
شروع كردم خودمو زدم و جیغ و داد كردم تو ماشین انقد خودمو زدم انقد جیغ زدم گلوم میسوخت. بیحال شدم شوهرمم دستمو محكم گرفته بود ومیگفت نكن چرا اینجوری میكنی زد بغل و گفت چرا جیغ میزنه نمیذاری حرف بزنم گفتم من دارم ارت جواب میخوام تو خودت ساكتی حرف نمیزنی اونوقت میگی من نمیذارم
استارترسوره مزمل ویاسین بخون خیلی خوبه تورابطه ومحبت زن وشوهر
خبببب نزن خواهر من
بذار بره قرض کنه بره از کارگری کنه ولی یاد بگیره مدیریت رو کم کم
شما مگه قرار مدیر مالی خونه باشی مگه شما پول درمیاری که مدیریت کنیی چرا میخوای وظیفه مرد رو بندازی روی دوش خودت چرا میخوای خودتو الکی الکی درگیر مسائل مالی کنی و غصه بخوری ببین ما زنا توانایی مدیریت مالیمون هرچقدم باشه بااازم غصه و حرص خودنش که وااای خدا تموم مبشه چند روز دیگه پیرمون میکنه
درصورتی که وقتی مرد بدونه با کاری که میکنه انقدا نمیتونه زندگیشو بچرخونه شابد اصلا اضافه کاری واستاد بیشتر تلاشش کرد
ولی اگه مثلا ماهی ۱ میلیون بده به شما و بگه کل ماه و کل خرجا باتو و کم بیاری به من ربطی نداره بعددد میخوایی از کجاااااا بیاری!!!غیر ازاینه که بهت سرکوفت میزنه دیدی نتونستی!!!!!
بعدم كلی حرف ناحق دیگه زد ولی من نا نداشتم حرفی بزنم
میگفت تو هر بار بحثی میشه كارای خونوادمم میگی همش میگی عروسیمو نذاشتن اونجور ك دلم میخواد بگیرم فلان كارو كردن و...
گفتم چون تو هیچ وقت از دلم در نمیاری هیچی نمیگی
گفت چجوری من از دل تو در بیارم چكاركنم باید
منم دیگه هیچی نگفتم و سكوت كردم.اونم خرفاشو زد و ساكت شد. تا رسیدیم خونه و خوابیدیم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
