من.مادر شوهرم انگار ک من هووش هستم.انقدر حسادت میکنه.
سعی کردند ما را دفن کنند،غافل از اینکه ما بذر بودیم... گرگها خوب بدانند که در این ایل غریب گر پدر رفت تفنگ پدری هست هنوز گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره ی چوبی پسری هست هنوز سردار دلها آسمانی شدنت مبارک...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
فکر کن از هر لحاظ من سرترم.خانوادم خیلی فرق میکنن باهاش.من ی کاری رو شروع کردم یک ساله دارم سفارش میگیرم هفته پیش فهمیده رفته دقیقا کار من رو داره انجام میده