تصمیم قطعی میشه میخام عروسی نگیریم... صفحه 2

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/28

تعداد پست: 3702

اتفاقا بیشتر واسه شوهرت ارزش پیدا میکنی ولی دلیل عروسی نگرفتن ههیچ وقت به شوهرت نگو

گفتم...مادرم وقتی منو داره حلو شوهرم فحش میده چی بگم اخه

در تاریخ1399/9/9 بهترین اتفاق زندگیم افتاد🥰😘🤩

1398/05/02

13:11

xahra_jan

عضویت: 1397/05/13

تعداد پست: 280

خودتونو بکشید این همه زیر قرض برید که چی؟ اونم توو این گرونی برنج و ماست و...

من یکی از عروسیم بدم میاد. ب آرایشگاهم خیلی خرج کردم اما اصلا خشگل نشدم و این باعث شد کل عروسی برام زهرمار باشه.

اصلنم خوش نگذشت.

تنها چیزی ک از عروسی خوبه اینه که لباس عروس بپوشی عکس بگیری . یک لباس کرایه کن. یه آرایشگاه معمدلی هم برو. بعد برو آتلیه. هرچقدم زشت شده باشی آتلیه برات چهره تو قشنگ میکنه.

ایشالا وقتی بچه دار شدی براش جشن تولد بزرگ میگیری ک یک شادی هم باشه

1398/05/02

13:12

2 نفر لایک کرده اند ...

مامان_ستایش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

ساغرسابق۱۳

عضویت: 1398/02/01

تعداد پست: 15314

گفتم...مادرم وقتی منو داره حلو شوهرم فحش میده چی بگم اخه

چرا اخه .شوهرت خوب هست حالا بمیرم واست😢😢😢

اخر منو به باد داد رویای باز اومدنت ۸ سال گزشت اینقدر واسه نبودنت نوشتم ۳ تا دفتر شد باز نیومدی عزیز دلم، دیگه ناییم ندارم غصه نداشتنتو بخورم میخام بیخیال باشم دیگه میخام زندگی کنم خدایا سپردم به خودت همه چیو 😔

1398/05/02

13:12

xahra_jan

عضویت: 1397/05/13

تعداد پست: 280

خوب کاری میکنی تو این گرونی...والله ما جشن گرفتیم چی شد به زمین و زمان بدهکار شدیم...پولو بررارین بر ...

تازه جشن هم میگیریم مردم تهش میگن غذاشون خوب نبود. عروس چقد زشت شده بود. دامادو ببین چ بد میرقصه

1398/05/02

13:14

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/28

تعداد پست: 3702

خودتونو بکشید این همه زیر قرض برید که چی؟ اونم توو این گرونی برنج و ماست و... من یکی از عروسیم ...

باور کن دلم عروسی نمیخاد.عیب نداره ملت حرف بزنن بابا من بیوه زن فقط برم خسته شدم

در تاریخ1399/9/9 بهترین اتفاق زندگیم افتاد🥰😘🤩

1398/05/02

13:14

سهاستاره

عضویت: 1397/10/10

تعداد پست: 3782

اینجور که شما تعریف کردی بدون شک عروسی نگیر زودتر برو سر خونه زندگیت اما درستتر اینه بشینی با خودت منطقی فکر کن، اگه قراره فردا روزی پشیمون شی تاپیک بزنی حسرت عروسی موند به دلم و اینا... پس تحمل کن شرایط الانو اما اگه برات مهم نیست آتلیه برو، یه سفر خوب برید و تمام

💚💖

1398/05/02

13:14

messi7

عضویت: 1389/12/19

تعداد پست: 25807

خیلیا که شرایط خونه اشون مساعد بوده به خاطر مسایل مالی عروسی نگرفتن شما که وضعت اینه معلومه تصمیم درستی گرفتی

اما اول اینکه به شوهرت نگو به خاطر این کارهای مادرت تصمیم گرفتی، سرش منت بذار که میخوام از نظر مالی بهت فشار نیاد و پول عروسی رو جمع کن سال دیگه ماشین بخریم و...حتی اگه تا الان گفتی دیگه تکرار نکن فقط همون مساله مالی رو مطرح کن

ولی خودت یادت باشه چرا الان این تصمیم رو گرفتی حتی اگه لازم شد بنویس و پیش خودت نگه دار که چند سال بعد هر وقت پشیمون شدی بهش نگاه کنی

وصف رخساره خورشید ز خفاش مپرس دوست عزیز لطفا متن امضاء من رو بخونید نی نی سایتی گرامی لطفا اگر با کامنتهای من مخالفتی داشتید احساستون رو کنترل کنید و من رو ریپلای نکنید مگر اینکه مستقیما شما رو مخاطب قرار داده باشم یا استارتر تاپیکی باشید که توش پست گذاشتم ، من مایل نیستم هیچ بحث و تبادل نظری با مخالفانم داشته باشم مگر اینکه خودم اعلام آمادگی کنم پس خودتون رو خسته نکنید و با اجتناب از هر بحث بیهوده ای در حق اعصاب و شخصیت من و خودتون لطف بزرگی بفرمایید

1398/05/02

13:14

2 نفر لایک کرده اند ...

ساغرسابق۱۳

عضویت: 1398/02/01

تعداد پست: 15314

باور کن دلم عروسی نمیخاد.عیب نداره ملت حرف بزنن بابا من بیوه زن فقط برم خسته شدم

درخاست دوستیمو قبول کن

1398/05/02

13:16

nilofar1372

عضویت: 1397/01/16

تعداد پست: 4721

تصمیمت عالیه بنظرم عروسی نگیری خیلی خوبه

فرزندم،ازملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم.امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد. روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز. روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد، این روزهادارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد

1398/05/02

13:16

2 نفر لایک کرده اند ...

xahra_jan

عضویت: 1397/05/13

تعداد پست: 280

باور کن دلم عروسی نمیخاد.عیب نداره ملت حرف بزنن بابا من بیوه زن فقط برم خسته شدم

برو خداتو شکر کن شریک زندگیت که قراره سالها با هم زندگی کنید اونقدی خوبه که یه کلمه درموردش بد نگفتی.

ب شوهرت نگو ک بخاطر مامانته و اینا. بگو دوس ندارم بری زیر قسط و قرض.. دوتا باهم خوش باشید گور پدر دنیا

1398/05/02

13:16

ساغرسابق۱۳

عضویت: 1398/02/01

تعداد پست: 15314

اتفاقا این تصمیمت نشون میده خیلی عاقلی ..

1398/05/02

13:17

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/28

تعداد پست: 3702

خیلیا که شرایط خونه اشون مساعد بوده به خاطر مسایل مالی عروسی نگرفتن شما که وضعت اینه معلومه تصمیم در ...

خدا شاهده خستم...ببین نمیدونی که مثه خوره دل منو میخوره همش توقع کارای مردوته داره ازم...دیشب با این جثه کوچیکم یه دستم ب پخت غذا بوده یکی ب لبلس شستن کمر درد گرفتم دارم داداشامم مثلا زن گرفتن همش خونه مامانم هستن شام ناهار بپزم پذیرایی کنم تا کی اخه

در تاریخ1399/9/9 بهترین اتفاق زندگیم افتاد🥰😘🤩

1398/05/02

13:20

مدیر استارتر

عضویت: 1398/02/28

تعداد پست: 3702

اتفاقا این تصمیمت نشون میده خیلی عاقلی ..

مامانم میگه تو فلانی و فحشای بد...شوهرت روت افتاده دختر نیستی یکم برا عروسیت بزار انگار من با مرد غریبه بودم....همش سر جونه منه..همش توقع داره شوهرم مفت بکشه بیاره براش‌

در تاریخ1399/9/9 بهترین اتفاق زندگیم افتاد🥰😘🤩

1398/05/02

13:22