ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
منو علی حدودا ۴ سال دوس بودیم بعد من رفتم یونی .علی کلا خیلی گیر بود روم واقعا اذیت میکرد بیرون نمیذاشت برم کلا دوتا دوست داشتم ب لباس و ارایش و مو و اینا گیر میداد.ولی شبا از ۷ تا ۱۲ و ۱ بیرون بودیم خیلیم همو دوس داشتیم تااینکه دختر بازیاشو شروع کرد برام مهم بود ولی ن اونقدر.چون قرارمون ازدواج نبود
خلاصه یونی قبول شدم رابطمون بخاطر دوس دختراش کم شده بودو فقط شبا همو میدیدیم گاهی ی روز درمیون با دانشگامم شدید مخالف بود ولی من دیگه اهمیت نمیدادم.با صمیمی ترین دوستم ی دانشگاه بودیم و درسارم باهم برمیداشتیم
ی سری ترم اول بودم ی شب علی گفت بیا پایین کارت دارم رفتم پایین نشستم تو ماشین زد توگوشم موندم گفتم چته گفت پرشیا نقره ای کی بود ک امروز سوار شده بودی؟گفتم وا بسم الله خواب دیدی پرشیا کجا بود من اصن امروز کلا خونه بودم کلاسم نداشتم
پیاده شد داد زد پیاده شو پیاده شدم خندم گرفته بود گفتم چ بیابون چ خیابون میگم سوار پرشیا نبودم اصن تا بحال ب عمرم سوار پرشیا نشدم ک حداقل اونو گردن بگیرم