2737
2739
عنوان

داستان زندگی من از کودکی تا ازدواج.بیایین دوستای گلم😍

| مشاهده متن کامل بحث + 394719 بازدید | 2029 پست
بیاین قبول کنیم خانواده پدری هیچوفت فامیل نشدن برامون :)))

کاش میشد بیشتر لایکت کنم...هزااار تا لایک 👌💖💖

معنی" مخالف نظر منی ریپلای نکن "رو متوجه نمیشم😐خب اگه حرفت حقه وایسا جواب بده چرا در میری یا میتونی نظر ندی هیچکسم ریپلایت نمیکنه ... پای افکارت بمون...  صبر کن عزیز من...عه😐😐😐...والا 😑😑😑😑
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



خدایی اگ مامان و بابای من همچین کاری میکردن اصلا نگاهشونم نمیکردم  ادم تا این حد صبور  ب ...

اره ...منم چنتا از این موارد داشتم تو زندگیم...ک دقیقا دیشب یادم افتاده بودن و تا ساعت 4 صبح گریه کردم

پارت دوم ۶ سالم بود رفتم خونه مادربزرگم.اومدم از اپن اشپزخونشون برم بالا که دستم خورد به شکر پاش ...

وااای بمیرم برات عزیزم مگه آدم نبودن رحم نداشتن چرا اینکارارو میکردن خیلی ناراحت شدم 

راز دل را به کسی نتوان بگشایم              که درین دیل مغان راز نگهداری نیست
2731
طلبکارم بودن از عشق استارتر به پسرشون سواستفاده میکردن

خانواده استارتر بی تجربه بودن دختر اولشون بوده 

همون باباش اول کار خوب جوابشونو نمیداده 

کادوی سر عقد مال عروس خانمه 

حالا اگه دلش بخاد تو زندکی مشترک میذاره وسط 

نمیدونم ب مامان داماد چ ربطیداشته

خلاصه بابا استارتر تو عقد بهش گفته بیا جدا شو 

اینا آدمای درستی نیستن 

خودش قبول نکرده 

فارس. وراوی...❤❤❤
2740

منم همسایمون مادرشون با دختراش همینجوری رفتارمیکرد خیلی بدبود رفتارش و حتی چندبار صدای کتک خوردن دخترا رو میشنیدم و وقتی میدمشون سیاه و کبود بودند..ولی دراین حد نه ..خیلی سخته اینهمه سنگدلی از پدرومادر..من خودم یبار ساعت دو نصفه شب زنگ زدم بابام بیاد منو.ببره خونه با شوهرم بحثمون شده بود..همینکه سوار شدم بابام ی سیلی زد توی گوشم ..رسیدیم خونه خابیدم..بعد صب ک بلندشده بود نملز بخونه دیدم یکی پتورو کشید روی شونه م ..زمستونم بود..همونجا بیدارسدم دیدم بابامه..ینی اینو میخام بگم بابتم ی سیلی بمن زد ولی فورا پشیمون و نادم بود چون بچشو دوس داشت چجور پدرو مادر این دلشون رحم نمیومده خدا

ایمان دارم و میدانم اگر روزی مرا درقبری بخوابانند روح هزاران حیوان🐾برای آرامشم دست به دامان خدا خواهندشد...#حیوانات احساس دارند😢

اسی جون درخواست دوستی دادم ادرس اینستاتو بدی.

ممنون😘😘

      هوامو نداشتی هوایی شدم ، چه کابوس بی انتهایی شدم .    نگاهت من و زیر و رو میکنه من و با دلم روبرو میکنه . من و دست بسته تو و قلب خسته که هر کی رسیده یه جاشو شکسته.  ولی حسن عاشق به دیوونگیشه یه وقتایی کوه  هم دلش ابری میشه .  ابری شو خاطره هاتو ببار بارون شو یاد من عشق و بیار .              من میرسم به تو اخر کار بارون ببار.......                        من بیقرار توام بیقرار بیرون بیارم از این انتظار                 عاشق شدم مثل ابر بهار بارون ببار ......                        پریشونم اما پریشون ترم کن فقط از تو میخوام یه کم باورم کن                                                            هوام از نفسهات داره جون میگیره نفس میکشم تا خیالت نمیره......                                                                  ولی حسن عاشق به دیوونگیشه.                                         یه وقتایی دل کوه هم ابری میشه.                   😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔
بچه ها یه لحظه گوش کنید⚠ الان من یه جشن قبل عقد محضرم مادرشوهرم اینا گرفتن ولی ناهار وشام نداره ...


کادوی عقدو درست گفتی. کادوی عقد مال عروس خانمه و خانوادش میتونن بردارن بارضایت عروس و حانواده داماد نمیتونن ادعایی داشته باشن.

👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀👀

استارتر ان شاالله بعد این ارامش میاد سراغت فقط ی چیزی اونهمه خانوادت بلا اوردن سرت ولی تو کامنتات نفرتی ک از خانواده شوهرت داری یک دهمشم از خانواده خودت نداری عزیزم خانواده همسرت خیلی خوب بودن باهمه اون شرایط بازم هواتوداشتن کاش نصف توقعت از خانواده شوهر رو از خانواده خودت داشتی 

من فقط داستان خودتو خوندم و نشد کامنتها رو بخونم و چیزی هم که میگم براساس نوشته های خودت هست و قصد ت ...

خدایی طلا رو بهت گرون انداختن اون سال من باشد و پنجاه قشنگ یه نیم ست دخترونه برای کادوی تولد دخترم خریدم سه سال پیش. البته بعضی وقتها بعضی کارها خاص اجرتشو بالا میگیرن. ولی بازم خیلی گرون بهت دادن 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687