پسردایی شوهرم دست از سرم برنمیداره😠+عکس

عزیزم برات توطئه چیدن. همین!

مبادا به شوهرت بگی چون قضیه ناموسشه یه بلایی سرش میاره میفته گوشه ی زندون این یک.

دو بنظرم هیچ پسری تو فامیل به زن متاهل جرات نمیکنه شماره بده مگه اینکه تو دوران هیزبازیش چراغ سبزی از خانوم هم دیده باشه.شمام رو رفتار خودت کار کن رو نگاهت که جدی تر باسه.رفتارت سنگینتر باشه.من به شما تهمت نمیزنم ولی اگه سنگین باشی و حس تعهد داشته باشی دیگه نمیری سراغ پروفایل اون آدم و بخودت نمیگیریش!

چ جوریه شماره دارین از فک و فامیل...ما شماره برادرشوهرم نداریم...ارتباط فقط با حضور همسر

از کجا معلوم این عکسها وا س خاطر شماست این  چیزا ن فک کردن راجبش درسته ن گفتنش به دیگران شر میشه بلاکش و  سعی کن  اونجایی ک این اقا هس شما نباشی

😑😑😑😑😑

خوب شما چرا پروفایلش رو چک میکنی؟؟؟؟؟؟

وای دقیقا همینطوره متاسفانه برای من دست از سرم برنمیداره تو اینستا و تل بلاکش کردم ولی وقتی میرم شهرستان خونه مادرم شروع میکنه اس دادن اعصابمو خرد میکنه 

ولی وقتی بچه ها من دیدم ی سره مزاحم میشه ب نامزدم گفتم بعد ک نامزدم بهش گفته بود چرا مزاحم میشی گفته بود خودش میخواسته وگرنه چرا بهت نگفته تا الان 

مگه میشناخت شمارو

چند سالشه؟

زیادی فیلم دیده جو گیر شده

به خصوص این عکس آخریش

یاد حرف دکتره افتادم میگفت یه عده میان میگن برامون سرم بنویس میخوایم عکس بگیریم برای استوری اینستا😕

بعضی ها هم هستن خیلی ادعای خود شیفتگی دارن

احساس میکنن عالم و آدم عاشق دل خستشن

هر اتفاق و رفتاری رو به خودشون میگیرن

خواهرم شوهرت را دریاب 😑😑😑😑

شما شماره برادر شوهرتم نداری😑این خیلی عجیبه...قرار نیس اتفاق خاصی بیوفته ولی خونواده درجه یک شماره همو نداشته باشن عجیبه

آره فقط در حد شناخت... دوست نبودیم

حتما به شوهرت بگو ... هر پیامی داد نگهدار و به هیچ وجه جوابی نده .

برا منم تو اوایل دوران نامزدیمون افتاد با این تفاوت ک بجز پسر دایی شوهرم ،پسر خاله اش هم پیام میداد .

ما تازه نامزد کرده بودیم ،نذری دعوت شدیم خونه ی بابابزرگ شوهرم.همه ی جوونا جمع شدیم بعد همه گفتن شمارتو بده سیو کنیم یه گروه بسازیم و دیگه همه دورهم باشیمو این حرفا .منم از همجا بی خبر دادم شمارمو و یه گروه زدن ... از همون شب پیاما شروع شد ... من اولش جواب پیامای عادیه پسر دایی شوهرمو ک اومدpv دادم ولی کم کم فهمیدم چ خبره و از ترس مکالمه رو پاک کردم .پسر خاله ی شوهرمم ک هی از خودش عکس میفرستاد 😑😐 هی میگفت منو نامزدت شبیه همیم ولی من کجا و اون کجا .بعد خودش جواب خودشو میداد ک میگفت من به تو بیشتر میام تا اون .وای من تا جند روز حالم بد بود هی استرس داشتم تا به خواهر شوهرم گفتم ولی هیچگونه مدرکی نداشتم .تا چند روز بعدش پسر خاله ی شوهرم ازم عکس خواست 😐😐😐 منم شانس پیش شوهرم بودم وااااای چنان جنجالی راه افتاد ک نگو .همچیو برا شوهرم تعریف کردم با گریه .خواهر شوهرمم گفتم بیاد اونم گفت و پشت منو گرفت  ... ولی خب شوهرم رفت به مادرشوهرم گفت اونم گویا گوششون رو پیچونده بود ک هر دو بلاکم کرده بودن .اینارو گفتم ک تو هم حواستو جمع کنی و به شوهرت بگی با مدرک هم برو جلو 

نه بابا ب شوهرت نگو یهو این وسط ممکنه خونی ریخته بشه خودتم میگی شرن فقط ب مادرشوهرت بگو ک با مادره پسره حرف بزنه گورش گم کنه توذهم بلاکش کن خطتم عوض کن