نظم خواب و استراحت خودم ازبین رفت، وقت نمیکردم ب خودم برسم، خونه آشفته شد، کارام بیشتر شد دوبرابر، استرس و اضطراب بچه اضافه شد. . . بابت اینا خدارو شاکرم البته. . . سخت بود ولی گذشت. . . خوشحالم❤️
ببین نظرات اینجا خیلی خوبه ها ولی تهش ادم نیاز داره یه ادم متخصص بهش بگه چیکار کنه. من خودم هربار مساله اینجوری برام پیش میاد میرم سراغ دکترساینا. بیا اینم لینکش بعد تازه خیالمم راحته که اگر مشکلم حل نشه پولمو کامل برمیگردونن.
بدتر شده.ولی ربطی به بچه نداره.خودمون نمیساریم.ولب بچه خود خود عشقه.اصلا شیرینتر از بچه داریم.گاهی میخوام بخورمش دوباره برگرده تو شکمم فقط مال خودم باسه
هیچی والا خیلی عالی و عاشقانه تر از قبل داریم میریم جلو قبلا خیلی توجه میکرد الان دیگه خودِ توجهه😂ق ...
خب الان تو دلته که فعلا حالا بزار از راه برسه😍
رادینم..پسرمامان هیچوقت فکر نمیکردم یه پسر شیرین مثل تو داشته باشم از وقتی اومدی دنیای مامان قشنگ شد عشق کوچولوی من مرد کوچیک مامان...😍❤نازگلم قلبمی معجزه کوچولوی من دختر قشنگه مامان❤ربان گوشه ی عکست...حق من این نبود عکستو بااون ربان مشکی ببینم داداشی😔😭🖤 پادشاه زندگی من جایی همین نزدیکی ها مشغول تلاش است...کم می خوابد. استراحتش کم است.دستان مردانه اش را که حکمتش را نمیدانم چرا آرامش بی پایان دارد.پادشاه من خسته میشود اما خستگی در میکند از من...آغوشش از جنس خواب است بی هوا هم که بغلش کنی چشمانت بسته میشود از آرامش بی حساب...چه افتخاریست خانمی کردن برای چنین گوهری...چه برکتیست که خستگی اش با من در میشود...به خودم میبالم که از وجود من لذت میبرد... دستانم خالیست. چیزی برای عرضه ندارم. اما تا آخرین شماره های نفس هایم قدر دان توام..قدردانم که پادشاه من بهترین مرد زمین است...لمس قشنگیست واژه خوشبختی و من خوشبخت ترینم با تو❤همین که از عمق وجود میدانم دوستم داری برایم کافیست...
خیلی منو شوهرم از هم دور شدیم،دوست داشتنمون بیشتر شده اما رابطمون کم،نمیتونیم یه ذره پیش هم بخوابیم،شوهرم واسه اینکه بچه شبا بیدار میشه و سرو صدا میکنه میره یه اتاق دیگه میخوابه چون صبح باید بره سرکار
خیلی تغییر می کنه البته دیگه وقت سر خاروندن نداری ولی خوب شیرینه وقتی خوابه و با. شوهرت نگاهش کنین تازه احساس می کنین دلیل زنده بودنه به شوهرت نزديكتر میشین البته ممکنه اختلافاتى هم باشه
پروردگارا شکرت که بهترینها را برایم مقدر کردی.پدر و مادری که مثل کوه پشتم هستند همسری که عاشقانه و دلبرانه کنار هم زندگی میکنیم دختری که مثل گل پاک است و برادر و خواهری که عاشقانه همدیگر را دوست داریم...خدایا شکرت که در این دنیای به این قشنگی حسرت هیچ بر دل این بنده ات نگذاشتی❤
واقعا؟میشه بگین دعواتون بیشتر سر چیا بود که حل شد؟
اکثرا من می گفتم تو هیچ کاری تو این خونه نمی کنی،من بدبخت همه کار رو می کنم اونم به شدت اونم نیم ساعت داد می زد از اینکه اون کار های بیشتری می کنه و....بعد قهر می کردیم.که خدا رو شکر دخترم که به دنیا اومد فهمیدم که اصلا تو بغل من اروم نمیشه و دوست داره باباش تکونش بده.از اون به بعد شب ها من می خوابم راحت و اسوده شوهرم راه می ره با بچه البته دلیل اصلیش اینه که بعد 19 سال به اخلاق گندش عادت کردم
اونموقع هم بهتر خواهد شد ما دوتا عشقققق بچه ایم😍😍😍
صددرصد😍شک نکن
رادینم..پسرمامان هیچوقت فکر نمیکردم یه پسر شیرین مثل تو داشته باشم از وقتی اومدی دنیای مامان قشنگ شد عشق کوچولوی من مرد کوچیک مامان...😍❤نازگلم قلبمی معجزه کوچولوی من دختر قشنگه مامان❤ربان گوشه ی عکست...حق من این نبود عکستو بااون ربان مشکی ببینم داداشی😔😭🖤 پادشاه زندگی من جایی همین نزدیکی ها مشغول تلاش است...کم می خوابد. استراحتش کم است.دستان مردانه اش را که حکمتش را نمیدانم چرا آرامش بی پایان دارد.پادشاه من خسته میشود اما خستگی در میکند از من...آغوشش از جنس خواب است بی هوا هم که بغلش کنی چشمانت بسته میشود از آرامش بی حساب...چه افتخاریست خانمی کردن برای چنین گوهری...چه برکتیست که خستگی اش با من در میشود...به خودم میبالم که از وجود من لذت میبرد... دستانم خالیست. چیزی برای عرضه ندارم. اما تا آخرین شماره های نفس هایم قدر دان توام..قدردانم که پادشاه من بهترین مرد زمین است...لمس قشنگیست واژه خوشبختی و من خوشبخت ترینم با تو❤همین که از عمق وجود میدانم دوستم داری برایم کافیست...