2737
2739
عنوان

مهمونی و مراسم سمت شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 647 بازدید | 69 پست
نه عزیزم ،وقتی به بقیه جاری ها خودش میزنگه اونجا لطفش مشخص میشه

مادرشوهر منم به اون‌جاریم میزنگخ اما نوع ارتباطشون کلا فرق داره.با اون هر روز پای تلفنن با من نه

اتفاقا جاری منم دقیقا بابت همین قضیه پشت سر من صفحه گذاشته بود با اینکه خودش هیچوقت این کارو نمیکرد ...

خودشون اصلا مهمونی نمیگیرن که 

با آدم بی منطق بحث کردن مثل چایی دم کردن با آب سرده . ظاهرا داری همون کارو انجام میدی ولی عمرا به نتیجه دلخواه برسی

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اره فامیلاشونم به مادرشوهرم میگن اون به ما بگه.من بازم برام مهم نبود چون اینجوری اگه نمیخواستیم بریم ...

اگر میبینی انقدر با پسرش راحته یبار به شوهرت بگو بگه مامان جان به خانمم بگو ببین جایی قول نداده ،والا داداشای من وقتی بهشون روزای اول میزنگیدیم می گفتن به خانمم بزنگ ،همونجا دیگه عادت دادن مارو که همیشه اول به خانمشون بزنگیم

2731

ما بعضی وقتا ب‌شوهرم میگن.بعضی وقتا ب خودم میگن من ب شوهرم میگم بعضی وقتام ب دوتامون میگن

😘😘😘خدای مهربون عشقم و ثمره ی عشقم راخودت واسم حفظ کن    تیکر تولد دوسالگی دخترمه.
اره دیگه😂😂

😃😃😃نمیشه قطع کاربری میشم😃😃😃

تنها زمانى “صبور”خواهى شد،که “صبر”را یک”قدرت”بدانی نه یک “ضعف”…آنچه “ویران مان” مى کند“روزگار” نیست !حوصله ی “کوچک”براى “آرزوهاى بزرگ” ماست …........................................................................دو چیز شخصیت ات را تعین می کند :صبر وقتی چیزی نداری رفتارت وقتی همه چیز داری !

نه بابا ناراحتی نداره دختر

پروردگارا شکرت که بهترینها را برایم مقدر کردی.پدر و مادری که مثل کوه پشتم هستند همسری که عاشقانه و دلبرانه کنار هم زندگی میکنیم دختری که مثل گل پاک است و برادر و خواهری که عاشقانه همدیگر را دوست داریم...خدایا شکرت که در این دنیای به این قشنگی حسرت هیچ بر دل این بنده ات نگذاشتی❤
2740
اگر میبینی انقدر با پسرش راحته یبار به شوهرت بگو بگه مامان جان به خانمم بگو ببین جایی قول نداده ،وال ...

نه اخه زنگ میزنن میگن میاین؟شوهرم میگه خبر میدم.بعد میحرفیم میزنگه میگه میایم یا نه

خب بگو اینجور موقع ها شوهرت بگه نمیدونم مامان میخای از خانمم بپرس من سرم شلوغه الان نمیتونم جواب بدم

عزیزم میگم شوهرم همون موقع میگه وایسا با خانمم بحرفیم خبر میدم.بعد اگه نخوایم بریم شوهرم راحتتر از من میگه نمیایم.من هم رودرواسی دارم هم مامانش از من ناراحت میشه از پسرش نه

جسور چی؟والا دنبال دردسریا.همینجوری کم ادا دارن جسورم باشن

ترسو خیلی بیشتر اذیتت میکنه ،فکرشو بکن جاریت فحش و بکشه روت بعد مادرشوهرتم اونجا باشه ولی از ترسش که نه اینو از دست بده نه اونو هیییییچی نگه ،خیلی دردناکه،بعد یواشکی بیاد بهت بگه من طرف توام ولی نمیتونم چیزی بگم

مادرشوهر و خواهر شوهرمنم همینطورین 

به جاریم رسما زنگ میزنند اما مارو به شوهرم میگفتن

من اصلا ناراحت نمیشدم 

جاریم باهاشون خیلی جوره اما من نتونستم باهاشون خوب ارتباط برقرار کنم کلا مثل غریبه هاییم

من‌مشکلی با این قضیه نداشتم چون راحت رد میکنم اگه نتونم یا نخام برم

لطفا لایک نکنیدباتشکر از شعور بالای شما  و ریپلای کردن‌ بخاطر نظر مخالف مساوی با بیشعوری صددرصد شماست.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز