من نامزدم منو میپیچوند شبا میرفت بیرون بعد دیشب من حس کردم باز رفته.امشب مامانش گفت شبا زود بیایین من گفتم اراد که دیشب زود اومد،بعد دیدم چشماش گشاد شد(حالا شایدم من بدبین شدم)به نامزدم گفتم دیشب دیر رفتی خونه،گفت ول باز شروع کردی و..بعد من گفتم اخه مامانت اینجوری گفت بعد رفت تو فکر
بعد از ابن دسته ادماس که همهچیو به مامانش میگه
گند زدمااا
تازه دوباره گفتم هی همچیو به مامانتینا نگو😔با لحن بد و دعواطور