حرف حق ب بهای ترکیدنم حتی...

برای حذف تاپیک که می تونید به نی نی یار به شکل خصوصی پیام بدید یا داخل همون تاپیکی که  قصد دارید حذف بشه نی نی یار رو منشن کنید

در خصوص حذف تاپیک ها هم مطمئن باشید تا محتوای یک تاپیکی بد نشه(منظور از بد شدن سیاسی و توهین به مسائل مذهبی) تاپیک تعطیل نمیشه. حالا اگر بحث خاله زنکی حذف نمیشه دلیلش فقط اینه که خب این نوع تاپیک ها به این جاها و موضوعات ممنوعه ختم نمیشن

نمیدونم گلم ولی هستن کسایی ک میان الکی مردمو سرکار میذارن نگفتم همشون گفتم یه عده ای

من خودمم دوس دارم با بچه های سایت حرف بزنم ولی تاپیکی ک مورد نظرشون باشه برام پیش نیومده از اون چاخان نویسا هم نیسم منم اصلا تاپیک نمیزنم

راز بقای این سایت اصلا همین تاپیکای خاله زنک بازیه( خودم از این کلمه متنفرم، کاش ی جایگزین درست داشت)

قصد داری جدا بشی؟

آفرین دقیقا منم اصلا شک نکردم آدمی که شکاک باشه مریضه والا ربطی هم ب این تاپیکا نداره

اره ولی خب تا حالا پیش نیومده با دروغ مواجه بشم شاید بخاطر اینکه خودم صادقم چون با پربازدید شدن چیزی بمن نمیرسه اون لحظه فقط منو دلداری اروم میکنه وگرنه مرض دارم شب تا صبح نخوابم که بیام دروغ ببافم البته هستن ادمایی که اهل دروغم هستن ولی من خودم اینجور نیستم نمیدونم

بنظرتون بمونم؟؟؟دنبال مدرکم به داییم هم گفتم گفت اگه اینجوری که میگی هرچی زودتر جدا بشی باز دیره چون اصلا به سلامتشم شک دارم چون دو تا دوست صمیمیش که هر کدوم دو تا بچه دارن باز دنبال زنن دنبال صیغه و رابطه میترسم بعد با بچه بمونم به چه کنم چه کنم بیوفتم فقط دنبال مدرکم بتونم یه بخشی از مهرمو بگیرم و برم

تازه خودم میگفتم شوهرم چقد خوبه من اذیتش میکنم تازه رو خودم عیب میذاشتم ولی چه سود 

نریم توی این تاپیکا..من فقط توی تاپیکای سرگرمی و اشپزی و بارداری و اینجور چیزا میرم.

نمیدونم چی بگم،تو زندگی تو نیستم.ولی شرایط تقریبا مشابه تو را داشتم،شوهر منم عین شوهر تو از محبت واسه من کم نمی ذاره،همه چیزش خوبه فقط شیطون بود ،انگار پاش رو پوست موز بود،هی رابطه با دخترهای مختلف،البته رابطه جنسیش هیچ وقت واسه من ثابت نشد،ولی رابطه پیامکی و اینا داشت.من خیلی سختی کشیدم.دو سال تحمل کردم و به کسی چیزی نگفتم تا اینکه کم کم علنی شد و به خانواده ها گفتم.دعوای سختی شد،من زدم به سیم آخر و به قصد جدایی اومدم خونه بابام،20 روز قهر بودم از اونجا که شوهرم خیلی بهم وابسته است و دوریم پایش سخته با گریه و التماس با خانواده اش اومدن دنبالم و تعهد داد که دیگه از خیلی کارا دست برداره.

خداروشکر واقعا دست برداشت و دیگه چسبید به زندگیمون،منم سعی کردم بیشتر از قبل بهش توجه کنم.به خورد و خوراکش،به احساساتش،به نیازاش....خداروشکر زندگیمون الان خوبه،تصمیم داریم بچه دار بشیم.خوشحالم که جدا نشدم و یه فرصت دیگه بهش دادم.البته اونم دست از کاراش کشید.

عزیزم ببین شوهرت قابل تغییر هست یا نه؟ اگه هست حیفه زندگیت،از کجا معلومه باز با یکی ازدواج نکنی بدتر از این،تازه ممکنه از لحاظ های دیگه هم دیگه مثل این گیرت نیاد،الان جامعه خیلی خراب شده

بعضی از اخلاقاش واقعا ازارم میده اخلاق بدم زیاد داره ولی خب خوبم داره ولی شوهر من از اون مدرک هایی که بدست اوردم فهمیدم قبل ازدواجم اهل صیغه بوده الانم رابطه اش بهم ثابت شده اونم جنسی دوستیشم ثابت شده تازه دوستاشم هستن که بچه دارن ولی دنبال صیغه و زنن اگه اینجوری باشه نمیتونم چون از بعضی حرفاشم میفهمم که واقعا تنوع طلبه اگه جدا بشم دیگه ازدواج نمیکنم چون واقعا به کسی اعتماد ندارم الانم تو این زندگی اعتماد ندارم البته شوهر من خیلی کارا کرده که یادم میوفته ازش نفرت پیدا میکنم اخه از اینم میسوزم ادعای پاکی داره کسی به زنش خیانت کنه فورا میگه ببین شوهر فلانی رو قدرمو نمیدونی که ببین چه شوهری نصیبت شده واقعا میخوام حلق اویزش کنن

یعنی هنوز نفهمیدین

گلدسته ای طلا میشود ...دسته گلی فنا میشود

خودتون بگیرین....سیاست پدر مادر نداره قسمم میخورم..هم ما و هم آقایون باید درگیر جلسات روضه و خاله بازی باشیم چون ذهنی که آزاد شد پرسشگر میشود...حالا بیاین درسته قورتم بدین..

اوه اوه پس این آقا خیلی بی پروا داره پیش می ره،منم خط قرمزم رابطه جنسی بود،شاید اگه بهم ثابت میشد که رابطه داره قید زندگیما میزدم ولی هم خودش منکر شد هم اون خانما همه گفتن رابطه ای نبوده.

زندگی با شک خیلی بده،شوهرت عادتش شده و متاسفانه دوستانشم اینکارن ،همین باعث شده قبح کار بریزه.

خدا کمکت کنه ،هر چی به صلاح توست پیش بیاد