بچها کمکم کنین چون واقعا احساس میکنم ب پوچی رسیدم....توی یکسال همه چیمو از دس دادم... اولش ک فهمیدبم مادرم سرطان داره.... بعدش وسطای درمان مامانم حامله شدم و بچم سقط شد... بعدشم شوهرم ورشکسته شد و کل دار و ندارمون از دس رف حتی جهاز من و طلاهام... این وسطم همش خونوادش اذیتم میکنن... خسته شدم از زندگی... نمیدونم دیگه چیکار کنم... نظری دارین؟!؟!
گر ببندد دری ز حکمت گشاید در دیگری
خیلی سخته شرایطت. حال مادرت الان چطوره؟
الان ی خونه اجاره کردیم با حداقل وسایل... حداقل حداقل ها.... شرایط ی طرف زخم زبونایی ک میشنوم حتی از خواهرم.... خستم کرده... حس میکنم خدام فراموشم کرده همش التماسش میکنم ولی انگار نمیشنوه صدامو
میخوام خودکشی کنم
خب خدارو شکر. از این جهت فعلا آرامش خیال داری. برای بچتم خب خیلیا سقط می کنن می دونم ناراحت کنندست ولی انشاءالله خدا بهت یه بچه سالم و خوشگل میده در آینده. برای کار شوهرتم کار آزاد احتمال ورشکستگی داره به هرحال. می تونید صبر کنید اوضاع مالیتون یه مقدار بهتر بشه بعد فکر نی نی باشید
ببین پدر من شغل آزاده. ورشکسته شده. یبارم سر یه اتفاق دست و صورتش سوخته خونه نشین شده. خدا رو شکر به لطف خدا حالش خوب شد و تموم شد اون اتفاقا و بعد از ورشکستگی نجات پیدا کرد. من می دونم سختی چیه. با نشستن و زانوی غم بغل گرفتن فقط موهات زودتر سفید میشه. به جاش می تونی محیط خونه رو خوب نگه داری تا شوهرت حس حقارت نداشته باشه
دایی من مولتی میلیاردر بود چندسال پیش ورشکست شدوحشتناک. تاحدی که از قیطریه اومد زیر زمین خونه مادرم زندگی کرد،یواش یواش خودشو بالا کشید و الان دوباره پولدار شده ،این شرایط واسه خیلیا پیش میاد درست میشه غصه نخور
مادرتم الان اونایی که سرطان دارن تحت درمان باشن امید بهبودیشون زیاده ،اگه بدخیم هم باشه با داروها کلی به تعویق میفته
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
