یه جامهمون بودیم دکمون کردن یعنی تویه شهرغریب رفته بودیم خونه برادرشوهرم وشوهرم گفته بودچندروز می مونه من کار داشتم بایدبرمیگشتم شوهرم اومدمنوبرسونه راه آهن جاریم لباسای شوهرمو از اتاق ورداشت آورد دست شوهرم که اینارو جانذاری ساک اونم داد دستش و خداحافظ. شوهرم خیلی دلش شکست و بغض کرده بود که اینجوری ضایع شد جلوی من.یه تعارف هم نکردن که خانم تو که رساندی برگرد بیا.شوهرم این حاریمو خیلی قبول داشت و اصلا انتظار این رفتار و ازش نداشت.یک روز مونده بودیم خونشون.بی محبت هم نبودیم نسبت بهشون کلا.بعدم جلو ما زنگ زد خواهدشد دعوت کرد ما هرروز که تلپ نبودیم خونشون بعداز۶ماه همدیگه رو دیده بودیم حالا موندم چکارکنم.شوهرم میگه توهم بگی بریم من دیگه پاموخونشون نمیذارم ولی من میگم رابطه با برادر رو که به خاطر یه اشتباه یا یه بدجنسی کوچک که نباید قطع کرد.شما بودین چکارمیکردین؟ گله میکردین؟ مامانم یه ضرب المثل داره میگه گله کردن فایده ای نداره وقتی از یکی گله میکنیم انتظارداریم بهش میگیم بیا توجیه کن کارتو. اوکی که میفهمه و شعور داره اصلا کاری نمیکنه که آدم ازش گله کنه اونی هم که نمیفهمه آدم با گله کردن خودشو سبک میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
آخه من اصلا نمی تونم به مهمون بی حرمتی کنم به نظرم از انسانیت به دوره.من یا با یکی خوبم یا بد حد وسط ...
اینکه درسته .ولی به نظرمن آدم باید به خودش احترام گذاشت اون به شما بی احترامی کرده .وشما هم اینو قبول دارید پس بخاطر احترام به خودتون باید از دل خودتون دفاع کنید و اونارو متوجه بی احترامیشون کنید
خدایا شکرت .بعد پنج سال انتظار خوشحالم کردی .خدایا خودت سالم نگهش دار
برادرشوهرم کم حرف دیر به من میذاشتم به پای خصوصیت اخلاقی.ولی الان میگم شاید همون هم دوست نداره بریم.مخصوصا اینکه ما ازشون اشتراک بیمه خریدیم برای ماشین چون نمایندگی بیمه دارن دیدم چندروز قبل سررسید قسط به شوهرم پیام داده بود قسطتت فراموش نشه اونم بهم برحوردگفت برو یه جا بده این رفتار و آدم ببینه غریبه این کارو نمیکنه که برادرت کرد