تو تاپیک قبلی گفتم دارم جاری دار میشم که هر کی اونو دیده گفته خیلی خوشگله. من قیافه خیلی معمولی دارم،دوستان گفتن تو هم به خودت برش و اعتماد به نفس داشته باش،نظرتون چجوری رفتار کنم و چجوری به خودم برسم 😐😥😥😥
ایندفعه دیدمش کاشت مژه موهاشو انداخته بود دو طرف صورتش بعد مثل تازه عروسا رفتار میکرد دیدی ی جوری خجالتین مثلا حالا قبلا همش موهاشو فوکول میکرد منم میگفتم این جرا دست از فوکول بر نمیداره...خلاصه دیدمخودشو گرفته رفتم خونش دیدم اوه زده کل دکور خونه رو همه چیو نو کرده فهمیدم ب خاطر اینه...ناگفته نماند منم ی جورایی خیلی حساس شدم و انگار حسود نصبت بهش نمیدونم چرا
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
وای گلم من اوضاع اونقدرام وخیم نیست فقط چهره جاریم خیلی خوشگله و چهره من معمولی همین
میدونم عزیزم ایناروکه میگم خودفامیلای شوهرم بهم گفتن که اره بتوحسودی میکنه و فلان حتی دراومدبهم گفت بیارقابت کنیم گفتم اولامن اهل رقابت نیستم دوما اگه بحث رقابت باشه من ازتوخیلی جلوترم توعقدهمخونه خریدم هم ماشین هم بهترین وسایل خونه ولی تو چی بعد۱۵سال هنوز ی فرش خوب نداری توخونت و۵ساله خونه دارشدی .بعدم عزیزم ادم همیشه باید بخودش برسه برای دل خودش و شوهرش پس هرجوری هستی باش زیادم تغییرکنی فردامیگن اره حسوده و فلان
💋 ❤لبخند تو خلاصه خوبی هاست ،وقتی میخندی زندگی از آن من است💗. 💟برماگذشت نیک وبد..اماتوروزگارفکری به حال خویش کن این روزگارنیست....💖. 💗لذت میبرم از زیستن حتی به غلط پشیمونی یعنی چی؟ زندگی کردم اون لحظه رو، وجود داشتم؛ به غلط; اصلا کی تعیین میکنه درست و غلط چیه؟❤ 💘دست خالی که نمیشود به پیشواز خاطره رفت ! من هم وقتی چمدانم پر از گریه شد راه میافتم …❤
وای گلم من اوضاع اونقدرام وخیم نیست فقط چهره جاریم خیلی خوشگله و چهره من معمولی همین
عزیزم بخون ببین منچینوشتم بخدا جاری من اصلا قیافه نداره و خیلی عتیقه بود حالا زده رو دست من😐اونکمکم رفت جلو شما همهمینطور باش کاری هم ب کسی نداشته باش مگه حالا کسی میره ب جاریممیگه ک جرا همه چیت عوض شد ک تو بخوای نگران شی
قرص که اسمشو نیار بدنتو داغون میکنه😑 ۴کیلو خوب کم کردی👏👏👏هرچی کاهش وزن طولانی تر باشه اصولی تره ...
عزیزم چقدر امید بهم میدی مرسی دعا کن بتونم اضافه وزنم و از بین ببرم
ما نسلی بودیم که پنجشنبه ها تعطیل نبودیم و میرفتیم مدرسه یعنی فقط یه جمعه رو داشتیم ولی همونم خیلی بهمون خوش میگذشت...یادمه پنجشنبه ها تا میرسیدم خونه مامانم میگفت بشین سریع تکالیف تو انجام بده تا بریم خونه عزیز منم تند تند کارامو میکردم و خسته و کوفته ولی سرشار از هیجان راهی میشدیم،همه اونجا بودن دایی هام خاله ها و دایی های مامانم که بچه هاشون همسن من بودن وای که چقدر با صفا بود...کوچک و بزرگ همه با هم بازی میکردیم کسی سرش تو موبایل نبود.یک ساعت قبل خواب همه بچه ها میرفتیم رختخواب رو میریختیم و کلی کیف میکردیم بعدم که بغل به بغل جا پهن میکردیم و میرفتیم تو رختخواب ولی تا صبح بیدار بودیم و حرف میزدیم صبحم با بوی تازه نون بربری بیدار میشدیم یادش بخیر چه سفره ای پهن میکردیم از این سر سالن تا اون سر بعد میرفتیم تا ظهر بازی اکثرا نهار آش رشته یا آبگوشت داشتیم وااااای چه عطر و بویی داشت...یکی از دایی های مامانم تنبک میزد پسر خاله مامانم سنتور بقیه هم که همه ماشاالله خواننده برنامه بعد ظهرامون بزن و بکوب و بخون بود هر کی برا دل خودش یه آهنگ و شروع میکرد و بقیه هم همراهیش میکردن...گل سنگم گل سنگم چی بگم از دل تنگم...😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢 چقدر دلم برا اون موقع ها تنگ شده😔😔😔😔😔😔😔😔😔
ما نسلی بودیم که پنجشنبه ها تعطیل نبودیم و میرفتیم مدرسه یعنی فقط یه جمعه رو داشتیم ولی همونم خیلی بهمون خوش میگذشت...یادمه پنجشنبه ها تا میرسیدم خونه مامانم میگفت بشین سریع تکالیف تو انجام بده تا بریم خونه عزیز منم تند تند کارامو میکردم و خسته و کوفته ولی سرشار از هیجان راهی میشدیم،همه اونجا بودن دایی هام خاله ها و دایی های مامانم که بچه هاشون همسن من بودن وای که چقدر با صفا بود...کوچک و بزرگ همه با هم بازی میکردیم کسی سرش تو موبایل نبود.یک ساعت قبل خواب همه بچه ها میرفتیم رختخواب رو میریختیم و کلی کیف میکردیم بعدم که بغل به بغل جا پهن میکردیم و میرفتیم تو رختخواب ولی تا صبح بیدار بودیم و حرف میزدیم صبحم با بوی تازه نون بربری بیدار میشدیم یادش بخیر چه سفره ای پهن میکردیم از این سر سالن تا اون سر بعد میرفتیم تا ظهر بازی اکثرا نهار آش رشته یا آبگوشت داشتیم وااااای چه عطر و بویی داشت...یکی از دایی های مامانم تنبک میزد پسر خاله مامانم سنتور بقیه هم که همه ماشاالله خواننده برنامه بعد ظهرامون بزن و بکوب و بخون بود هر کی برا دل خودش یه آهنگ و شروع میکرد و بقیه هم همراهیش میکردن...گل سنگم گل سنگم چی بگم از دل تنگم...😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢 چقدر دلم برا اون موقع ها تنگ شده😔😔😔😔😔😔😔😔😔
فدات شم معلومه که میتونی فقط سبک زندگی وغذا خوردنتو عوض کن غذاهای سالم وبه اندازه بخور،هم بدنت سالم ...
😚😚💓💛💗💞
ما نسلی بودیم که پنجشنبه ها تعطیل نبودیم و میرفتیم مدرسه یعنی فقط یه جمعه رو داشتیم ولی همونم خیلی بهمون خوش میگذشت...یادمه پنجشنبه ها تا میرسیدم خونه مامانم میگفت بشین سریع تکالیف تو انجام بده تا بریم خونه عزیز منم تند تند کارامو میکردم و خسته و کوفته ولی سرشار از هیجان راهی میشدیم،همه اونجا بودن دایی هام خاله ها و دایی های مامانم که بچه هاشون همسن من بودن وای که چقدر با صفا بود...کوچک و بزرگ همه با هم بازی میکردیم کسی سرش تو موبایل نبود.یک ساعت قبل خواب همه بچه ها میرفتیم رختخواب رو میریختیم و کلی کیف میکردیم بعدم که بغل به بغل جا پهن میکردیم و میرفتیم تو رختخواب ولی تا صبح بیدار بودیم و حرف میزدیم صبحم با بوی تازه نون بربری بیدار میشدیم یادش بخیر چه سفره ای پهن میکردیم از این سر سالن تا اون سر بعد میرفتیم تا ظهر بازی اکثرا نهار آش رشته یا آبگوشت داشتیم وااااای چه عطر و بویی داشت...یکی از دایی های مامانم تنبک میزد پسر خاله مامانم سنتور بقیه هم که همه ماشاالله خواننده برنامه بعد ظهرامون بزن و بکوب و بخون بود هر کی برا دل خودش یه آهنگ و شروع میکرد و بقیه هم همراهیش میکردن...گل سنگم گل سنگم چی بگم از دل تنگم...😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢 چقدر دلم برا اون موقع ها تنگ شده😔😔😔😔😔😔😔😔😔